زمانی که شفاف سازی به عنوان ابزاری برای نظارت زیست محیطی جهانی مورد استفاده قرار می گیرد- یعنی باعث ترغیب افراد فعال برای کاهش رفتارهای زیان اور زیست محیطی مب گردد، می تواند از طریق شفاف سازی یا آموزش، اجرایی گردد. سیاست های مبتنی بر شفاف سازی منجر به بالا رفتن اطلاعاتی که عموم مردم در ارتباط با عملکرد افراد فعال دارند، می گردد در حالی که سیاست های آموزش محور منجر به افزایش اطلاعات فعال در مورد عملکردشان، می شود که این اطلاعات در مورد نتایج، پیشنهادات و هنجارهای اجتماعی می باشد. نیروهای اجتماعی و سیاسی مختلف مشخص می کنند که چه نوع از سیاست های شفاف سازی مورد قبول می باشد. سیاست شفاف سازی مبتنی بر افشاگری و آموزش تحت شرایط مختلف موثر بوده و از طریق مکانیسم های متفاوت فعالیت می کنند. هر دو مورد، اغلب موارد از طریق مکانیسم هایی فعالیت می کنند که به بازتاب ابزارهای منطقی حاصل از نتایج پرداخته و همچنین می توانند فعالیتی را از طریق مکانیسم هایی انجام دهند که به بازتاب منطق اصولی نتابج از طریق بالا بردن مشروعیت بر طبق به استانداردهای زیست محیطی جهانی و مسئولیت های اجتماعی پرداخته و احساسات افراد فعال را در ارتباط با عملکردشان تحت تاثیر قرار می دهد. درک تفاوت در مکانیسم هایی که توسط آن سیاست های مبتنی بر شفاف سازی و آموزش فعالیت دارند نشان می دهد که متخصصان و محققان می بایست از پیش بینی هایی برای درک این موضوع استفاده کنند که چرا و چه زمانی چنین سیاست هایی کار می کنند.
مطالعه غدد درون ریز، شاخه ای از علوم پزشکی می باشد که در ارتباط با اختلالات سیستم ترشحات داخلی و ترشح مواد خاصی به نام هورمون، ترکیبی از رویدادهای مختلف همانند تکثیر، رشد، تفکیک (شامل بافت سازی و ساخت عضو) و هماهنگی متابولیسم، تنفس، دفع، جابه جایی، بازتولید و درک حسی بوده که بستگی به علائم شیمیایی، ترکیب مواد داشته و توسط سلول های خاصی ترشح می شود. مطالعه غدد درون ریز، در ارتباط با مطالعه بیوسنتز، ذخیره سازی، شیمی، نقش فیزیولوژیکی هورمون ها و سلول های غدد درون ریز و همچنین بافت هایی که آن ها را ترشح می کنند، دارد.
سیستم غدد درون ریز شامل چندین غده در بخش های مختلف بدن می باشد که هورمون ها را به طور مستقیم به درون خون به جای مجرا ترشح می کند. هورمون ها دارای وظایف و شیوه عملکرد متفاوتی می باشند. یک هورمون ممکن است دارای چند تاثیر بر روی ارگان های مورد نظر باشد و بلعکس چندین ارگان ممکن است تحت تاثیر یک هورمون قرار گیرند. با تعاریفی که در سال 1902 توسط بیلیس و استارلینگ انجام شد، آن ها این موضوع را مطرح کردند که اگر یک هورمون بخواهد طبقه بندی شود، مواد شیمیایی که توسط یک ارگان تولید می شود می بایست درون خون انتشار یابد و توسط خون به ارگان های دورتر برای انجام وظایف آن ارگان انتقال می یابند. این مورد به عنوان تعریف کلاسیک هورمون می باشد. مکانیسم دیگری به نام پاراکراین وجود دارد (که ارتباط شیمیایی بین سلول ها در یک بافت یا ارگان می باشد) سیگنال های اتوکرین (مواد شیمیایی می باشند که بر روی بعضی از سلول ها فعالیت دارند) و سیگنال های اینتراکرین (مواد شیمیایی هستند که درون سلول ها فعالیت دارند). سیگنال های نئوانداکرین هورمون های کلاسیکی می باشند که توسط نورون های نروسکرتوری درون خون انتشار می یابند. هورمون ها از طریق اتصال با گیرنده های خاصی در درون ارگان ها فعالیت می کنند. بر اساس یادداشت های بالی یک گیرنده حداقل دارای 2 بخش اصلی می باشد.
در بین این ها یک مکانیسم انتقال دهنده وجود دارد که هورمون های متصل به آن باعث تحریک الوستریک می گردد و در نتیجه واکنش متناسب با آن را ایجاد می کند.
بازاریابی محیطی(که به طور متداول به عنوان بازاریابی سبز شناخته شده است) به فرایند فروش محصولات و/ یا خدمات مبتنی بر منافع محیطی اشاره می نماید. چنین محصول یا خدمتی می تواند با محیط سازگار باشد یا به شیوه ای سازگار با محیط ایجاد و بسته بندی شود. در تکامل بازاریابی سبز بسیار تعریف و تجمید شده سه مرحله طولانی وجود دارد. مرحله اول به عنوان مرحله بوم شناختی معروف گشته است. مرحله دوم مرحله محیطی نامیده شده است. مرحله سوم نیز به عنوان مرحله پایدار نامیده شده است. متاسفانه، رویکرد بازاریابی سبز تا حد زیادی برای ایجاد نقطه نظر های متفاوت در مصرف کنندگان، توسط خانه های مشترک(corporate house) به عنوان یک شاهکار تبلیغاتی مورد استفاده قرار گرفته است. موفقیت آتی در مادیت زدایی محصول و خدمات پایدارتر برای اجتناب از کوته نظری در بازاریابی سبز کوتاه، به طور متقاعد کننده ای به برقراری ارتباط و ارائه ارزش مطلوب به مصرف کننده در بازار بستگی خواهد داشت.
بازاریابی سبز، بوم شناختی، پایدار، بازار
اصطلاح بازاریابی محیطی (که به طور متداول به عنوان بازاریابی سبز شناخته شده است) در اواخر دهه 1980 و اوایل 1990 اهمیت یافت. این نوع بازاریابی زمانی در اروپا آغاز شد که یک سری محصولات خاص برای جو زمین مضر شناخته شدند. در نتیجه، محصولات جدید «سبز» نشان دادند که خسارت کمتری به محیط وارد می نمایند. انجمن بازاریابی آمریکا (AMA) اولین کارگاه آموزشی «بازاریابی بوم شناختی» را در سال 1975 برگزار نمود. این اقدامات و مذاکرات این کارگاه منجر به ایجاد یکی از کتاب های بازاریابی سبز تحت عنوان «بازاریابی بوم شناختی» شد.
طراحی و ساخت یک سازمان تست کننده نرم افزار را می توان به مجموعه ای از تصمیمات مختلف و درک عوامل محیطی که بر این تصمیمات تاثیر می گذارند تفکیک کرد.این مقاله خلاصه ای است از سه استراتژی کلیدی (استراتژی اتوماسیون-استراتژی سازمانی-استراتژی تست) که در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرند و درباره چگونگی تاثیرگذاری عوامل محیطی مختلف نظیر حوزه محصول، حوزه مسئله و حوزه کسب و کار بر این استراتژی ها بحث می کند. این مقاله بر اساس تجربه بدست آمده در ساخت سازمان های تست کننده نرم افزار در یک شرکت بین المللی نرم افزار که در برگیرنده چندین تکنولوژی و چندین قسمت از بازار است، نوشته شده است.بعلاوه این مقاله توصیه های عمومی برای هر یک از این تصمیمات و اطلاعات لازم برای درخورسازی این تصمیمات با نیازهای خاص سازمان خواننده را فراهم می نماید.
پیشتر، تعهدات سازمانی در زمینه کیفیت نرم افزار محدود به شرکت های مسئول در قبال تولیده سیستم های حیات محور و ماموریت محور یا برخی شرکت های تولید نرم افزار و گاهاً سازمان های تولید نرم افزار مالی بوده است. بخش اعظم سایر شرکت ها برای تضمین کیفیت بر تیم های توسعه خود یا سازمان های کوچک تست کننده در قالب تیم های توسعه متکی بودند. با رشد و بالندگی صنعت نرم افزار و افزایش رقابت در بسیاری از قسمت های بازار، کیفیت محصول تبدیل به یکی از وجوه تمایز در تصمیمات خرید مشتریان شده است. بدین دلیل امروزه بسیاری از شرکت ها سرمایه گذاریهای عظیمی جهت سازمان های اختصاصی کیفیت نرم افزار می کنند.
ما کارایی بانک های اسلامی و عادی را در طول سال 2004 الی 2009 مورد بررسی قرار می دهیم. استفاده از MFA غیرپارامتری، تجزیه کارایی عمده (هنگامی که کارایی بانک ها نسبت به یک مرز متداول اندازه گیری می شوند) به دو جزء را ممکن می سازد: کارایی خالص (کارایی بانک ها نسبت به مرز نوع بانک خودشان) و کارایی نوع (کارایی ای که به طرز کار مربوط می شود). این نگرش برای مستندات بانکداری اسلامی، موضوع جدیدی به شمار می رود. تجزیه و تحلیل در دو مرحله اجرا می گردد. مرحله اول از DEA و MFA جهت مقایسه بانک ها بر اساس کارایی عمده و مولفه هایش (کارایی خالص و نوع) استفاده می کند. ما دریافتیم که برحسب کارایی عمده، بانک های اسلامی معمولا برابر با بانک های عادی، بر حسب کارایی خالص به طور قابل توجهی بیشتر و بر حسب کارایی نوع به طور قابل توجهی کمتر هستند. مرحله دوم تجزیه و تحلیل می نماید که کدام محاسبه به وسیله محیط بانکی و خصوصیات تراز بانک، این نتایج را تأیید می کند. کارایی نوع پایین بانک های اسلامی ممکن است به فقدان طبقه بندی فرآورده نسبت داده شود در حالی که کارایی خالص بالا توانایی بالای مدیریتی را در بانک های اسلامی منعکس می کند. این اکتشافات و یافته ها به تعدیل کنندگان و سیاست سازان مربوط می شود. به خصوص بانک های اسلامی باید مزایای حرکت به سوی یک سیستم بانکداری استاندارد را کشف کنند، در حالی که فعالیت مدیران بانک عادی در سطح پایین تری از حد انتظار می توانست در مفاد رسوم پاداش مداوم بررسی شود.
بحران مالی اخیر منجر به مشکلاتی در بانک های عادی سراسر جهان گردید. در مقابل بانک های اسلامی به طور وسیعی از این بحران مصون بودند. مشخص شد که محیط عملیاتی کنترل شده آنها توسط قوانین شرع، سرمایه گذاری در آن نوع از فرآورده های مالی را که بر روی بانک های عادی تاثیر گذاشتند و این بحران را تهییج نمودند، ممنوع کرده است.
در نتیجه ارزش های سنّتی سرمایه گذاری اسلامی، از جاذبه رو به افزایشی برای سرمایه گذاران غربی برخوردار است که آنها را به وسیله اعمال بانکداری بانک های عادی در ایجاد بحران مالی جهانی از خواب غفلت بیدار کرد. بنابراین بانک های اسلامی تنها محدود به مسلمانان آن منطقه نیستند؛ بیش از 300 موسسه مالی اسلامی در سرتاسر 70 کشور پراکنده شده اند. بعلاوه در حال حاضر 5 بانک اسلامی در بریتانیا و 19 موسسه مالی اسلامی در ایالات متحده آمریکا وجود دارد.