چکیده
کشف تناوبی داده های سری زمانی به عنوان مسئله مهمی در بسیاری از برنامه های کاربردی می باشد. اکثر تحقیقات پیشین تمرکز خود را بر روی بررسی الگوهای تناوبی اسنکرون قرار داده و حضور الگوهای ناهمتراز را به دلیل مداخله پارازیت های تصادفی مد نظر قرار نمی دهد. در این مقاله، مدل انعطاف پذیرتری را در ارتباط با الگوهای تناوبی اسنکرون مطرح می کنیم که تنها درون توالی مد نظر قرار گرفته و وقوع آن ها به دلیل وجود این اختلالات تغییر می یابد. دو پارامتر min-rep و max-dis،به کار گرفته می شوند تا به تعیین حداقل تعداد تکرارها بپردازیم که در هر بخش از ظهور الگوها غیرمختل و حداکثر اختلال بین دو بخش معتبرمتوالی، مورد نیاز می باشد. بعد از برطرف شدن این دو شرایط، بلندترین توالی معتبر الگو، برگشت داده می شود. یک الگوریتم دو مرحله ای طراحی می گردد تا در ابتدا به ایجاد دوره های بلقوه از طریق برش مبتنی بر مسافت به دنبال روش تکرار برای دسترسی و ایجاد اعتبار برای الگوهاو مکان یابی طولانی ترین توالی معتبر بپردازد. ما همچنین نشان می دهیم که این الگوریتم نه تنها پیچیدگی های زمانی طولی را با توجه به طول توالی ها ایجاد می کند بلکه دسترسی به بهره وری فضا دارد.
کلیدواژه: الگوهای تناوبی اسنکرون، روش مبتنی بر بخش، تناوب نسبی
مقدمه
تشخیص تناوبی در ارتباط با اطلاعات سری زمانی به عنوان یک مسئله چالش انگیز می باشد که دارای اهمیت مهمی در بسیاری از کاربردها می باشد.بیشتر تحقیقات گذشته در این دوره بر این مبنا می باشد که اختلالات در یک سری از تکرار الگوها، منجر به عدم همزمان سازی وقوع متوالی الگوها با توجه به رویدادهای گذشته نمی گردد. برای نمونه، "جو اسمیت هر روز روزنامه می خواند" به عنوان یک الگوی تناوبی می باشد. حتی اگر او هر از گاهی در صبحگاه روزنامه نخواند، چنین اختلالی این حقیقت را تحت تاثیر قرار نمی دهد که او در صبح چند روز متوالی روزنامه می خواند. به عبارت دیگر، این اختلالات تنها در ارتباط با وقوع مشکلات پیش می آید اما این موارد معمول تر از ورود پارازیت های تصادفی نمی باشد. به هر حال چنین فرضیاتی اغلب محدود کننده بوده از این رو ما ممکن است نتوانیم به تشخیص بعضی از الگوها بپردازیم اگر بعضی از این توالی ها به دلیل وجود پارازیت ها، دچار اختلال گردند. کاربردهای مربوط به پر کردن موجودی ها را مد نظر قرار دهید. پیشینه مربوط به سفارشات صورت های موجود به عنوان یک توالی مد نظر قرار می گیرد. تصور کنید، که فاصله زمانی بین اشباع داروها به طور نرمال، ماهانه باشد. شیوه های مربوط به اشباع سازی در شروع هر ماه قبل از شروع آنفولانزا مد نظر قرار می گیرد که در نهایت منتهی به فرایند اشباع سازی در هفته سوم می گردد. به این ترتیب اگر چه این بسامد اشباع سازی, در هر ماه تکرار می گردد، این زمان به سه هفته در ماه منتهی می گردد. از این رو، این مورد زمانی مد نظر قرار می گیرد که این الگوها قابل تشخیص بوده و این اختلالات در یک حد مطلوبی باشد.
چکیده
این مقاله به توصیف، برآورد بایاس برون خطی و سیستم اصلاح کنترل ترافیک هوایی مرتبط با حسگرها، که در تجهیزات توسعه یافته جدید تحت کنترل اروپا برای ارزیابی سیستم های نظارتی ATC (کنترل ترافیک هوایی) مورد استفاده قرار می گیرد، می پردازد. الگوریتم های تخمین بایاس اساس تمرکزشان را بر روی حسگرهای رادار قرار می دهند، اما راه اندازی حسگرهای جدید (به ویژه سامانه نظارتی اتوماتیک وابسته، و سامانه نظارتی چندگانه) نیازمند توسعه این روش ها می باشد. در این مقاله معماری تخمین بایاس بر مبنای مدل های خطا برای تمام حسگرها طراحی می گردد. مدل های خطای توصیف شده، وابسته به فیزیک فرایند اندازه گیری هستند. نتایج روش های تخمین بایاس با داده های شبیه سازی شده نشان داده می شود.
کلیدواژه: تخمین بایاس، کنترل ترافیک هوایی، ADS-B، سامانه نظارتی چندگانه
- مقدمه
TRES (بازسازی مسیر و مجموعه ارزیابی) در آینده نزدیک جایگزین بعضی از بخش های نسخه های کنونی مجموعه SASS-C (سیستم پشتیبان تحلیل نظارتی مراکز) می گردد [1]. این سیستمی می باشد که برای ارزیابی عملکرد مسیریابی چندحسگری/ چندهدف ATC (کنترل ترافیک هوایی) مورد استفاده قرار می گیرد. این مقاله به شرح معماری کلی سیستم های ارزیابی می پردازد، و جزییاتی را در مورد بعضی از عوامل مرتبط با فرصت بازسازی مسیر می دهد. فرصت بازسازی مسیر (OTR) به عنوان فرایند پیمانه ای در TRES می باشد که تمام داده های واقعی موجود از تمام حسگرها مورد استفاده قرار می گیرد تا به مسیر مناسبی برای تمام واپیماها در حوزه مورد نظر دست یابیم. این موارد نیازمند ارزیابی دققیق برای بازسازی مسیر، تخمین بایاس و اصلاح به منظور هماهنگی اندازه گیری های حسگر مختلف، و هموارسازی چندحسگر تطبیقی برای دستیابی به مسیرهای داخلی نهایی می باشد. باید اشاره کنیم که این یک فرایند پیمانه ای برون خطی بوده که بطور بلقوه کاملا متفاوت از سیستم های همجوشی داده تمام وقت معمول مورد استفاده در ATC (کنترل ترافیک هوایی) می باشد. ترتیب پردازش داده و تکنیک های پردازش متفاوت می باشند.
چکیده
یک الگوریتم آرایشی به نام Genie برای تخصیص مدول ها (modules) به مکان های موجود برروی قطعات ارائه می شود. Genie نوعی تطابق و انطباق تکنیک الگوریتم ژنتیکی است که درگذشته به عنوان ابزار جامعه هوش مصنوعی مورد استفاده بوده است. این تکنیک به نوعی به عنوان پارادایم آزمایش و بررسی فضای وضعیت محسوب می شود. این تکنیک با ملاحظه هم زمان و دستکاری مجموعه ای از جواب ها، به جواب های خود دست میابد. به عنوان مثال، راه ها جهت تولید و ایجاد راه حل های «فرزندان، با هم در جفت گیری» می کند. Genie در بسیاری از نمونه های آزمایشی کوچک به طور گسترده به آن ها پرداخته شده است. راه حل های مشاهده شده آن کاملاً خوب و در چند نمونه به صورت مطلوب بوده اند.
کلیدواژگان: آرایش، الگوریتم های ژنتیکی، VLSI، طرح فیزیکی
مقدمه
LAYOUT PROBLEM مشکل اصلی در طراحی قطعه های VLSI است. به دلیل پیچیدگی که دارد غالباً به چند مشکل فرعی مجزا تجزیه می شود:
1. طراحی قطعه
2. جزء بندی
3. آرایش
4. مسیریابی
در این مقاله به بررسی مشکل آرایش – تخصیص عناصر مدار به مکان های روی قطعه پرداخته می شود. مسئله آرایش عبارت است از مجموعه ای از عناصر مدار یا ورودی های m، { e m و ….، e 1} = M و مجموعه ای از سیگنال ها یا شبکه های n، { Sn و …، S1 } = N. شبکه عبارت است از مجموعه ای از مدال های به هم متصل. ما علاوه براین مجموعه ای از مکان های قطعه L یا Slot را ارائه خواهیم داد. وقتی L≥m است، { Cl و …..، C1 } = L. Solt ها به صورت یک ماتریس همراه با ردیف های r و ستون های C سازمان دهی می شوند. هدف از این، طراحی بهینه و مطلوب هر مدول متناسب با Solt خود آن در حالی که محدودیت های الکتریکی را تحقق می بخشد می باشد. در این وضعیت بهینگی و مطلوبیت بر اساس مسیریابی مورد انتظار آرایش اندازه گیری می شود. دو مؤلفه مشترک بسیاری از اندازه های مسیریابی عبارت است از برآورد میزان تراکم سیم و میزان سیم مورد نیاز برای مسیر تمام اتصالات و ارتباطات. به حداقل رساندن میزان تراکم سیم مورد انتظار اهمیت دارد به گونه ای که یک سیم کشی عملی معمولاً با تراکم کمتر راحتر است. کم کردن میزان مورد انتظار سیم نیز اهمیت دارد. به گونه ای میزان آماده سازی سیگنال مدار معمولاً نسبت معکوس با میزان سیم دارد.
چکیده
منابع تولید پراکنده (DG) به علت تقاضای روبروی رشد انرژی دارای اهمیت زیادی در سیستم های توزیع می گردند. مکان ها و توانمندی های منابع تولید پراکنده تاثیر عمیقی در تلفات سیستم در شبکه توزیع داشته اند. در این مقاله، یک ترکیب نوینی از الگوریتم ژنتیک (GA) / بهینه سازی ازدحام ذرات (PSO) برای جایابی و یافتن اندازه بهینه تولید پراکنده در سیستم های توزیع معرفی می شود. هدف این است که تلفات توان شبکه کمینه شده، تنظیم ولتاژ بهتری صورت گرفته و پایداری ولتاژ در چارچوب قیود عملکردی و امنیتی سیستم در سیستم های توزیع شعاعی حاصل شود. یک تحلیل تشریحی روی سیستم های 33 و 39 باس انجام شده است تا کارائی روش ارائه شده نشان داده شود.
کلیدواژه: منابع تولید پراکنده، الگوریتم ژنتیک، گمارش، بهینه سازی ازدحام ذرات، اتلاف
مقدمه
سیستم های توزیع معمولا جهت تسهیل کارکرد به صورت طبیعی شعاعی هستند. سیستم های توزیع شعاعی (RDSs) تنها در یک نقطه که همان پست باشد تغذیه می شوند. این پست، توان (برق) را مراکز تولید مرکزی و از طریق شبکه انتقال دریافت می کند. کاربران نهائی برق نیز توان الکتریکی را از پست و از طریق سیستم توزیع شعاعی که یک شبکه پسیو است دریافت می کنند. لذا، عبور توان در سیستم توزیع شعاعی به صورت یک طرفه است. نسبت R/X بالا در خطوط توزیع منجر به افت ولتاژ بزرگ، پایداری ولتاژ کوچک و افزایش تلفات توان می شود. در شرایط بارگذاری بحرانی در برخی نواحی صنعتی خاص، سیستم توزیع شعاعی به علت مقدار کم شاخص پایداری ولتاژ، در بیشتر گره های خود یک فروپاشی ناگهانی ولتاژ را تجربه می کند.
چکیده-توسعهروزافزونمزارعبادیدرمقیاسبزرگدریاییدرسراسرجهانباعثظهوربسیاریازچالشهایفنیواقتصادیجدیدشده است. هزینه سرمایه شبکه برقی که از مزارع بادی بزرگ دریایی پشتیبانی می کند، بخش قابل توجهی از هزینه کل مزارع بادی را تشکیل می دهد. لذا، یافتن طراحی بهینه شبکه برق یک وظیفه خیلی مهم است که در این مقاله به آن پرداخته می شود. در این مقاله یک مدل هزینه توسعه یافته است که هزینه های دقیق تر و واقعی تر ترانسفورماتورها، پست ها و کابل ها را در بر می گیرد. همین موضوع باعث شده است مدل جدید ارائه شده نسبت به روش های موجود مبسوط تر و بهتر باشد. همچنین از یک الگوریتمی استفاده شده است که مبتنی است بر الگوریتم ژنتیک بهبودیافته و شامل الگوریتم خاصی است که حین طراحی آرایه های شعاعی، سطح مقطع های گوناگون کابل ها را هم در نظر می گیرد. رویکرد ارائه شده توسط یک مزرع بادی بزرگ دریایی آزموده شده است؛ نتایج آزمون نشان می دهد که الگوریتم معرفی شده طراحی های بهینه معتبری از شبکه برق را فراهم می کند.
کلیدواژگان ها- سیستم توزیع برق، الگوریتم ژنتیک، مزرعه بادی دریایی، بهینه سازی.
پروژه کارشناسی ارشد برق
فایل محتوای:
۱) اصل مقاله لاتین ۹ صفحه IEEE ۲۰۱۲
۲) متن ورد ترجمه شده بصورت کاملا تخصصی ۲۰ صفحه