یک خانواده کلی و عمومی برای توزیع های یک متغیری به وسیله متغیرهای تصادفی بتا ایجاد شده است که به وسیله Jones پیشنهاد داده شده بود که اخیرا در مقاله ای مورد بحث قرار گرفته بود. این خانواده از توزیع های فرایندی دارای قابلیت انعطاف بسیار عالی هستند در حالی که دارای تناسب متقارن و به علاوه مدل های اریب با وزن های دامنه ای متغیر هستند. در یک روشی مشابه، ما در این جا خانواده ای از توزیع های تک متغیره ایجاد شده توسط عمومی کردن متغیرهای گامای Stacy را تعریف کردیم. برای این دو خانواده از توزیع های تک متغیره، ما در مورد حداکثر مشخصات انتروپی تحت محدودیت های مناسب بحث می کنیم. براساس این مشخصات، یک نسبت از چگالی های چارک برای فرق گذاری و تمیز دادن اعضای این دو توزیع ها در حیطه خانواده ها مورد انتظار می باشد. چندیت مورد خاص از این نتایج سپس مطرح و برجسته می گردد. یک روش دیگر تحت عنوان روش معمول گشتاورها همچنین برای تخمین زدن پارامترها پیشنهاد شده است و شکل این تخمین زننده ها به صورت خاصی متمایل به این دو نوع خانواده از توزیع ها می باشد.
توزیع های ایجاد کننده بتا- تعمیم دادن توزیع گامای Stacy- توزیع نمایی بتا- تمایز و افتراق بین توزیع ها- حداکثر اصول انتروپی- انتروپی انتخابی بین دو واقعه با احتمال یکسان
اخیرا تلاش ها منجر به ایجاد شدن تعریف جدیدی از خانواده هایی مربوط به توزیع های احتمالی شده است که دارای توزیع های خانواده ای معروفی هستند و در زمانی مشابه انعطاف پذیری عالی و بسیار خوبی را در مدل سازی کردن داده ها در عمل فراهم می سازند. چنین مثالی یک خانواده وسیعی از توزیع های تک متغیره ایجاد شده از توزیع بتا می باشد که به وسیله Jones پیشنهاد داده شده است (1) (همچنین منبع 2 را ببینید) که توزیع های مربوط به خانواده های بتای اصلی را با مشارکت دو پارامتر دیگر را ارتقا می دهد. این پارامترها چولگی ها و دامنه وزنی را کنترل می کنند. در ابتدا با هدفی مشابه، Eugene و همکاران (3) خانواده ای از توزیع های طبیعی بتا را تعریف کردند و در مورد مشخصات آن ها بحث کردند.
یک الگوی فرضی مبتنی بر اینتگرال گیری عددی از معادله پیوستگی برای الکترون های با تراکم محدود در دام انتشار وابسته و ثابت های باز ترکیب مورد استفاده قرار گرفت تا عملکرد سلول های خورشیدی حساس شده به رنگ را توضیح دهد (DSSC). کاربرد این الگو فرضیه اخیر در مورد انتقال بار در مواد نانوکریستال با پارامترهایی که از 5 اندازه گیری ساده استخراج شده بود ترکیب کرده است: طیف UV/Vis (قابل دیدن فرابنفش) رنگ در محلول، منحنی جریان – ولتاژ حالت ثابت، مدار باز فتوولتاژ در مقابل منحنی چگالی نور، جریان سلول نوری گذرا پس از به کار انداختن نبع نورانی و تأخیر ولتاژ مولد بازپس از خاموش کردن منبع نور. این الگو به عنوان جنبه جدیدی که در این گونه محاسبات قبلاً محفوظ نشده بود، شامل یک شرایط اضافی است که روی انتقال بار از اکسیدهای شفاف (TCO)، در لایۀ زیرین محلول الکترولیت حساب می کند. کاربرد عمومی این مدل با اعمال آن به دو گونه متفاوت سلول خورشیدی نشان داده شده است. یک سلول خورشیدی TiO2با یک محلول الکترولیت آلی و یک سلول خورشیدی مبتنی اکسید روی (Zno) با یک الکترولیت محلول – آزاد. ثابت شده است که الگوی عددی قادر به تطبیق داده ها برای هر دو سامانه می باشد که منجر به تضمین های کمیتی برای پارامترهای اصلی کنترل کمی کارکرد و کارایی سلول خورشیدی می شود. نتایج نشان می دهد که توضیح جهانی DSSC ها براساس فرضیات اساسی برای انتقال محدود در دام و باز ترکیب با استفاده از روش های تجربی ساده که در دسترس تمام آزمایشگاه های خورشیدی است ممکن می باشد. مقاله حاضر سعی در پرکردن شکاف بین نظریه پردازان محض و تجربه کردن مشاغل بر این نوع از سامانه دارد.
الگوسازی عددی از سلول های خورشیدی ابزاری قوی برای توجیه منطقی و درک بنیادهای روند تبدیل سلول های نوری به منظور کمک به نیل به ابزارهای کارکردی بهتر می باشد. از زمان پیدایش در 1991 سلول های خورشیدی مبتنی بر ساختار نانویی حساس شده، دارای اکسیدهای فلزی دارای سوراخ میانی (سلول های خورشیدی حساس به رنگ) از جمله بهترین ابزارهای نسل سوم می باشند. این سلول ها کارآیی تبدیل فتون خوبی دارند با مقادیر تا 1/11% زیر 1SUN، روشنایی AM1.5G. به علاوه به دلیل قرینه پائین مواد و سادگی روند تولید این گونه سلول ها جایگزینی ارزان قیمت برای سلول های خورشیدی سیلیکونی می باشند. عملکرد DSSC ها مبتنی بر ترکیب به دست آور نور قابل دیدن ناسب جداسازی بار مؤثر، انتقال نسبتاً سریع و باز ترکیب کند می باشد.
پژوهش های قبلی نشان داده است که قابلیت نوآوری راه اندازی فناوری های پیشرفته و شبکه های درون- شرکتی می تواند بر روی عملکرد و متعاقبا ارزش گذاری شرکت ها تاثیرگذار باشد. چندین مطالعه تاثیرمشترک را مد نظر قرار داده و تعداد کمی تغییرات زمانی این تاثیرات را بر روی ارزش گذاری شرکت مورد توجه قرار داده اند. در این مطالعه، نشان می دهیم که عمر شرکت، که یک متغیر سازمانی کلیدی محسوب شود، نشان دهنده پیشرفت مسیرهای سازمانی از زمان راه اندازی و گرداوری اطلاعات قابل دسترس از نقطه نظر سرمایه گذار می یاشد. به این ترتیب ارزیابی سرمایه گذار قابلیت نوآوری راه اندازی فناوری های پیشرفته و شبکه های درون- شرکتی همراه با سن شرکت تغییر می یابد. با استفاده از داده های پنل 170 شرکت مربوط به راه اندازی های فماوری زیستی، نتایج ما نشان می دهد که ارزش نسبی وضعیت شبکه کاهش داشته در حالی که تاثیر قابلیت نوآوری با توجه به سن شرکت افزایش می یابد. به طور روزافزون، تاثیرات مکملی از قابلیت نوآوری و غیریکنواختی شبکه در ارتباط با ناهمگنی شرکت وجود دارد. کاربرد این یافته ها برای فعالیت های کارافرینی و نظریات قابلیت شرکت و شبکه های درون- شرکتی مورد بحث می باشد.
راه اندازی فناوری مربوط با توجه به پتانسل رسد بالا دارای محدودیت منابع می باشد و معمولا نیاز به تزریق سرمایه های مالی دارد. برای انجام این کار، سرمایه گذاران و فعالان اقتصادی به ارزیابی و تخمین اعتبارات بازاری می پردازند.اعتباراتی را که سرمایه گذاران در مرحله ابتدایی در نظر می گیرند می تواند نسبت سهام مربوط به دارایی ها را با افزایش سرمایه برای اطمینان از رشد و بقای شرکت تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین هم سرمایه گذار و هم کارفرمای اقتصادی ارزیابی هایی را به عنوان یک معیار طول عمرجهشی مناسب که می تواند نسبت دارایی ها و برگشت مالی را در ارتباط با سرمایه گذاتری به سمت مشارکت های اقتصادی مشخص کند، انجام می دهند. بنابراین درک فاکتورهایی که می تواند ارزیابی های مربوط به مشارکت های اقتصادی را تحت تاثیر قرار دهد دارای اهمیت فوق العاده ای می باشد.
رشد و متابولیسم گیاه تحت تاثیر انواع محرک های زنده و غیر زنده ای قرار میگیرند که شامل حمله میکروارگانیسم ها و حشرات به خوبی تنش های نوری و محیطی هستند. چنین واکنش های گیاهی متنوع، نیاز به یک سیستم ارتباطی دارند که از گروهی از پیام رسان های شیمیایی به نام هورمون استفاده می کنند. هورمون ها رشد و توسعه گیاه را از نظر کیفی ارتقا، مهار، و یا تغییر می دهند. این فرایند پیچیده، نیاز به سیگنال عبوری دارد که یک مسیر خاص اطلاعاتی را در سلول تعریف می کند که یک سیگنال داخلی و یا خارجی را به یک واکنش سلولی خاص ترجمه می کنند. خصوصیات جهش در مسیر واکنش هورمون نه تنها یک فرصت عالی برای درک عمل هورمون در توسعه و فیزیولوژی گیاهی فراهم می کند، بلکه همچنین کمک به تشریح ژنتیک مولکولی هورمون مسیرهای سیگنالینگ و پوشش ژن های مربوطه می کند. این مقاله سیگنالینگ هورمون گیاهی و جهش های درگیر در مسیرهای سیگنالینگ را به طور کلی، معرفی کرده و پیشرفت های اخیر در ژنتیک مولکولی سیگنالینگ اسید ژاسمونیک بررسی می کند.
هورمون های گیاهی، سیگنال دهی ژاسمونیک، فراخوانی، گیرنده هورمون، جهش های هورمون
شبکه های حسگر بی سیم (WSN)، نسل جدیدی از سیستم های تعبیه شده زمان واقعی را با محاسبات محدود، منابع انرژی و حافظه نشان می دهد که در موارد کاربردی گسترده مختلف، زمانی که زیرساخت های ایجاد شبکه سنتی عملا غیرمجتمل می باشد، مورد استفاده قرار می گیرند. انتخاب گره سرخوشه مناسب، می تواند به طور قابل توجهی مصرف انرژی را کاهش داده و عمر شبکه را بالا برد. در این مقاله، روش منطق فازی برای انتخاب سرخوشه بر مبنای سه واصف – یعنی انرژی، تمرکز و مرکزیت، مطرح می شود. شبیه سازی نشان می دهد که بر مبنای پیکره بندی شبکه، افزایش قابل توجه در عمر شبکه می تواند در مقایسه با احتمال انتخاب گره ها بر مبنای سرخوشه تنها با استفاده از اطلاعات محلی، به وجود آید.
شبکه های حسگر بی سیم، سرخوشه، منطق فازی
با پیشرفت های اخیر در فناوری سیستم های میکرو الکترومکانیکی (MEMS)، مدارات دیجیتال با تونان کم، طرح RF (فرکانس رادیویی)، شبکه های حسگر بی سیم (WSN) به عنوان یکی از فناوری های محاسبه در حال ظهور بلقوه با نزدیک شدن به سمت احتمالات گسترده تر مد نظر قرار می گیرند. چندین کاربرد مختلف و متنوع شبکه های حسگر بی سیم (WSN) ها شامل کاربرد در گرداوری اطلاعات در محیط های آشفته و نامنظم، نظارت بر آب و هوا و اقلیم، تشخیص تهدیدهای عامل بیولوژیکی و شیمیایی، نظارت مراقبت های بهداشتی می باشد. این موارد شامل کاربرد تجهیزات مختلف همانند دوربین ها، ابزارهای صوتی، و پارامترهای فیزیکی مختلف اندازه گیری سنسور می باشد.
شبکه های حسگر بی سیم (WSN) ها شامل گره های بی سیم قابل حمل، کم هزینه، با توان، حافظه و قابلیت های محاسباتی محدود می باشند. تامین انرژی گره های سنسور به عنوان یکی از محدودیت های اصلی در طراحی این نوع از شبکه می باشد. چون این امکان وجود ندارد تا باتری ها را زمانی که شبکه های حسگر بی سیم (WSN) ها بکار گرفته می شوند جایگزین کنیم، یکی از موضوعات طراحی مهم در شبکه های حسگر بی سیم (WSN) ها کاهش مصرف انرژی با استفاده از سخت افزار ذخیره کننده انرژی، سیستم های عامل و پروتکل های ارتباطی می باشد.