رشته: هنر آموز صنایع چوب
تاریخ آزمون: دفترچه سوالات عمومی شامل سالهای 84 و 86 و 89
دفترچه سوالات تخصصی تاریخ 1389/3/7
55 سوال اختصاصی (فاقد پاسخنامه)
3 دفترچه سوال عمومی (60 سوال سال 84 / 60 سوال سال 86 / 100 سوال سال 89)
شامل دروس (ادبیات فارسی، معارف اسلامی، اطلاعات عمومی و سیاسی، ریاضی، کامپیوتر، زبان انگلیسی) (فاقد پاسخنامه)
این مقاله خط مشی سلامت و ایمنی شغلی برای ایجاد و تقویت قوانین مربوط به استانداردهای ارگونومی را، مورد بحث قرار خواهد داد. دو موضوع عمده مورد بحث این است که اولاً آیا استانداردها مورد نیازند؟ و ثانیاً اگر جواب مثبت است چقدر استانداردهای پیشنهادی برای نیل به اهداف OSHA کفایت می کند؟ چالش پیش روی مهندسی، طراحی محیط کاری برای بهبود ایمنی و افزایش محصول است. این مقاله توضیح خواهد داد که OSHA چطور استانداردها را توسعه داده، مخالفت با استانداردها را مورد بحث قرار داده و چاره اندیشی خط مشی را تحلیل می کند و پیشنهاداتی را ارائه خواهد داد.
ماموریت OSHA این است که: زندگی کارگران را نجات دهد، از جراحات جلوگیری کند و سلامت کارگران آمریکایی را مورد محافظت قرار دهد. با این استانداردهای جدید OSHA آسیب های استخوانی را مشخصاً هدف قرار می دهد. برطبق موسسه ملی ایمنی و سلامتی کار (OSHA) آسیب های استخوانی عبارتند از ناهنجاری ماهیچه ای، اعصاب، تاندون ها، رباط ها، مفاصل، غضروف یا دیسک های فقرات که نوعاً نتیجه حادثه آنی یا فوری نیستند. (مثل سر خوردن، پشت پا خوردن یا افتادن) بلکه بیشتر توسعه مزمن یا تدریجی را منعکس می کند. بعضی مثال ها شامل سندرم سوراخ مچی و ضربه روانی سطح پایین است. « لیندا رزنستوک » مدیر OSHA می گوید ‘ آسیب های استخوانی (MSDS) میان مسایل پزشکی رایج در آمریکا می باشند و 7 درصد جمعیت را تحت تاثیر قرار می دهند.
آسیب های استخوانی وابسته به کار (WMSDS) وقتی توسعه پیدا می کنند که شرایط کاری تاثیر آسیب های استخوانی را ادامه می دهند یا به آن کمک می کنند. بر طبق اداره آمار کار (BLS) 276600 آسیب در سال 1997 مربوط به تکرار ضربه های روحی بوده که دلیل آن ترکیب 64 درصد بیماری های کاری و 4 درصد از 6.1 میلیون بیماری و جراحت محیط کار بوده. OSHA هزینه های غرامت کارگران برای آسیب های استخوانی وابسته به کار را بین 15 تا 20 بیلیون دلار در سال تخمین می زند. به علت این نگرانی گران قیمت، OSHA در حال شکل دهی قانونی است که نیاز دارد شرکت های معینی برنامه های ارگونومیکی را آغاز کنند.
علم اختصاص شغل به افراد، به نسبت توانایی ها به طور ویژه و اختصاصی تراست. ارگونومی در پی ماکزیمم کردن ایمنی، کارآیی و راحتی است به وسیله همشکل کردن محیط کاری برای اپراتورها (لیاقت افراد) همانطور که یک ارگونومیست آن را تعریف می کند.
این علم چگونگی انجام کارها توسط افراد مطالعه می کند. نوع تجهیزات بکار رفته و چهار چوب زمانی و جنبه های فیزیکی و روانی محیط کاری را تحلیل می کند. مطالعه با کمیت هایی مثل فاصله، نیرو و بسامد بیان می شود.
مدیریت استعداد به یک ناحیه از دغدغه های رو به رشد در صنعت و جوامع تحقیقاتی تبدیل شده است، این مقاله به دنبال بررسی کارکردهای مدیریت استعداد و روندهایی است که باعث شکل گیری شرکت های تجاری موفق می شود. بررسی موردی بهترین کارکردها در مدیریت استعداد با استفاده از مصاحبه های شخصی و بایگانی داده های مشترک توسط سازمان دنبال شد. این بررسی موردی که تغییرات مدیریت استعداد را توصیف می کند در ابتدا از یک شرکت تولید فولاد آغاز شد. در این رابطه پیرامون هدف گذاری که جدیدا اجرا شده، مدیریت عملکرد و کارکردهای توسعه کارکنان شرکت بحث می شود. این مورد به تحلیل این نوآوری ها، شکاف های موجود در این سیستم ها پرداخته و روش یکپارچه ای را برای موارد مشابه نشان می دهد.
مراحلی شامل بحران مداوم و یا حتی دائم از چالش های جدی و یا نا آشنا برای موسسات وجود دارد. سرعت تکامل فن آوری ها، رقابت شدید جهانی، محدودیت های انرژی، تغییرات آب و هوایی، عدم قطعیت های سیاسی و بی ثباتی اقتصادی همه از ویژگی های محیط کسب و کار فعلی می باشند. سازمان ها از چندین طرح ابتکاری استراتژیک مانند گسترش، ادغام و اتحاد استفاده می نمایند. با این حال، یکی از عوامل که به عنوان یک اصل ثابت و اجتناب ناپذیر ظهور می نماید، نیاز به نیروی کار مناسب، آموزش دیده و ماهر، با انگیزه و بالاتر از همه نیروی کار فعال و با استعداد است. در این میان سازمان هایی که قادر به جذب و حفظ استعداد هستند به عنوان رهبران جهانی ظهور می یابند. رقابت و عدم در دسترس بودن کارکنان بسیار با استعداد و ماهر باعث شده که حفظ کارکنان با استعداد از اولویت های مهم برای سازمان می باشد. به همین دلیل است که به مدیریت استعداد توجه زیادی در سالهای اخیر شده است.
شاه طهماسب اول، در نامه ای به جلال الدین امیر بیک مهردار در زندان، به یکی از وقایع عصر صفوی به طور مبهمی به « تلاش ایرانیان در مهاجرت به هند» اشاره ای بارز دارد. اگرچه این موضوع که در یادداشت های معاصران وی نیز به طرزی وسیع انعکاس یافت، مورد تحقیق و پژوهش بسیاری از محققان قرار گرفته است، اما علیرغم این پژوهشها، دامنه اطلاعات ما در این مورد هنوز بسیار اندک است. در نگاه اول، شاید گمان شود به علت فقدان شواهد مستقیم، ابهامات موجود در این راه به سادگی مرتفع نخواهد شد لیکن باید گفت که تنها بخش اندکی از متون و منابع مربوط به این موضوع مورد بررسی قرار گرفته است، و شواهد تاریخی بسیاری، در این باب ناشناخته مانده یا نادیده گرفته شده است. از این رو به نظر میرسد جست و جوی نظامند وسیع در متون و منابع این عصر می تواند کارساز باشد. در این زمینه و به اعتبار مدارک موجود، پژوهش حاضر می کوشد تا مهاجرت های گسترده هنرمندان عصر صفوی را به هند مورد بررسی قرار دهد که اوج آن در زمان سلطنت طولانی شاه طهماسب مشاهده می شود، یعنی دوره ای بحرانی که تغییرات اجتماعی سخت و رنج آوری را به همراه داشته است. به طور کلی در مورد شخصیت و زندگی شاه طهماسب پژوهش کاملی در دست نداریم و ناچاریم که به توصیف های کوتاه و نارسا و گاه حتی متناقض منابع محدود بررسی شده اکتفا کنیم تا پرده از چهره پادشاهی گرفته شود که چندان شناخته شده نیست. منابع می گویند که شاه در930 ه.ق.(1٥23م.)، در هنگام جلوس به سلطنت، کمتر از یازده سال داشت. نیز تقریبا تمامی منابع این عصر متفق القول اند که شاه در این هنگام یعنی در طفولیت و در ابتدای سلطنت، به هنر و هنرمندان گرایش بسیار نشان می داد به طوری که نه تنها خود از آموزش نقاشی و خوشنویسی بهره مند شد بلکه آن را در بین درباریان نیز گسترش داد. این سیاست در سال های بعد نیز دوام آورد.
مدیریت زنجیره تامین الکترونیکی (e-SCM)، شکل مشخصی از سیستم های درون سازمانی است، که به طور کلی به عنوان یکی از استراتژی های مهم برای ایجاد مزیت های رقابتی در نظر گرفته می شود. اشاعه e-SCM در میان شرکای تجاری برای کاربرد نهایی و تاثیر موفق عملکردش حائز اهمیت است. با این حال، فرایند اشاعه در ماهیت خود فرایند پیچیده و پویا است و در طول زمان مالکیت تکاملی را درگیر می سازد. نظریه اشاعه نوآوری (IDT) بر اساس بررسی موثر فرایند اشاعه با مراحل مختلف تعریف شده است. علاوه بر این، مطالعات قبلی به نتایج بی معنایی در عملکرد با قابلیت IT با توجه به اندازه گیری های ناکافی دست یافته اند. کارت امتیازی متوازن (BSC) با فرمت SCM، چهار دیدگاه عملکرد را ترکیب می کند که برای غلبه بر این مشکل مناسب است. در خصوص IDT و BSC، این مطالعه یک چارچوب جدیدی را برای بررسی روابط بین ساختار مرحله ای و بر اساس BSC می باشد. داده ها از پرسشنامه جمع آوری شده اند. نتایج نشان می دهد که در چهار دیدگاه BSC تفاوت معنی داری میان اشاعه خارجی و دو مرحله اولیه، پذیرش و اشاعه داخلی وجود دارد. علاوه بر این، تمامی چهار دیدگاه بخوبی در مرحله اشاعه خارجی تحقق مییابند. مفاهیم برای مدیران و محققان مورد بحث قرار میگیرد.
سازمان های کسب و کار با یک محیط پیچیده تر و رقابتی بیشتری نسبت به قبل از دوران اینترنت مواجه می شوند. بسیاری از سازمان ها کم کم به این اهمیت پی میبرند که باید به عنوان بخشی از زنجیره تامین در برابر سایر زنجیره رقابتی داشته باشند، که به سرعت منعکس کننده تغییر نیاز های مشتریان باشد. مدیریت زنجیره تامین (SCM) تریتب مهمی است که شرکای کسب و کار را به استفاده از محصولات و خدمات خود به طور موثر و در نهایت ایجاد یک رابطه دراز مدت قادر می سازد. SCM می تواند به طور گسترده به عنوان هماهنگی های موثر بر مواد، محصول، تحویل، پرداخت، و جریان اطلاعات بین شرکت و شرکای تجاری تعریف شود. بنابراین، ترتیب SCM پیچیده و پویا ست در حالی که شامل جریان کار های مختلفی در سراسر مرزهای درون سازمانی است. بنابراین حمایت از فناوری اطلاعات (IT)، خصوصا، اینترنت و فن آوری های ارتباطی، برای شیوه های ممکن SCM ضروری می باشد. SCM الکترونیکی (E-SCM) به عنوان اجرای فیزیکی فرایند SCM با حمایت از IT تعریف می شود در حالی که تلاش برای تمایز مفهوم SCM است. با این حال، E-SCM، اگر چه هنوز هم در مراحل آغازین خود و با نرخ بالای شکست گزارش در نظر گرفته می شود، با این حال کلید موفقیت نهایی فرایند SCM محسوب می شود.