چکیده در کاربردهای توان-بالا، بیشینه فرکانس سوییچینگ به دلیل تلفات گرمایی، محدود می شود. این، منجر به شکل موج های با اعوجاج زیاد می شود. در این کاربردها، بایستی شکل موج خروجی را با استفاده از سیستم های فیلتر پسیو حجیمی، فیلتر کرد. تکنیک مدولاسیون پهنای پالس کاهش هارمونیک انتخابی (SHMPWM) که هم اکنون ارایه می شد، شکل موج های خروجی تولید می کند که در آن اعوجاج هارمونیکی محدود بوده، و هنگامی که تعداد زاویه های سوییچینگ به اندازه کافی زیاد است، کدگذاری شبکه خاص را انجام می دهد. تکنیک مربوطه، پیش از این با استفاده از فرکانس سوییچینگ برابر با ۷۵۰ Hz ارایه شده بود. در این مقاله، یک پیاده سازی مخصوص از روش SHMPWM که برای فرکانس های سوییچینگ پایین، بهینه سازی شده است، بررسی خواهد شد. نتایج آزمایشی، بدست آمده از اعمال SHMPWM به یک مبدل نقطه-خنثی-مهار شده (NPC) _با استفاده از فرکانس سوییچینگ برابر با ۳۵۰ Hz _ بدست آمده است. نتایج بدست آمده، نشان می دهند که تکنیک SHMPWM، نتایج تکنیک مدولاسیون پهنای پالس حذف هارمونیک انتخابی قبلی را _به ازای فرکانس های کلیدزنی (سوییچینگ) خیلی پایین_ بهبود می بخشد. این حقیقت، بیان می دارد که روش SPWM در کاربردهای توان-بالا، بسیار کار آمد بوده و استفاده از آن موجب کاهش مهم عناصر فیلترینگ گران قیمت و حجیم، می شود.
کلیدواژگان: فیلترها، اعوجاج هارمونیکی، سیستم های چند سطحی.
پروژه کارشناسی ارشد برق
فایل محتوای:
چکیده
محاسبه ابری انقلابی را در صنعت فناوری اطلاعات با توانمند ساختن آن ها برای عرضه دسترسی به زیرساخت هایشان و خدمات کاربردی بر مبنای اشتراک ایجاد کرده است. بنابراین، چندین شرکت همانند IBM، مایکروسافت، گوگل، و آمازون شروع به عرضه سرویس های ابری مختلف به مشتریانشان کرده اند. به دلیل تنوع زیاد در سرویس های محاسبه ابری موجود، از دیدگاه مشتری، مشکل شده است تا تصمیم بگیریم که آن ها از چه سرویسی می بایست استفاده کرده و مبنای انتخاب آن ها چه می باشد. در حال حاضر چارچوبی وجود ندارد تا بتواند این امکان را به کاربران بدهد تا به ارزیابی عرضه محاسبات ابری پرداخته و آن ها را بر مبنای توانایی شان برای تامین نیازهای کیفیت خدمات (QoS) رده بندی کنند. در این تحقیق، چارچوب و مکانیسمی را مطرح می کنیم که کیفیت را اندازه گیری کرده و سرویس های محاسبه ابری را اولویت بندی می کند. چنین چارچوبی می تواند تاثیر قابل توجهی را ایجاد کرده و رقابت سالمی را در میان ارائه دهندگان محاسبات ابری برای مد نظر قرار دادن توافقنامه سطح خدمات (SLA) و بهبود کیفیت خدمات شان ایجاد کند. ما عملی بودن چارچوب رده بندی را با استفاده از بررسی موردی نشان می دهیم.
کلیدواژه: محاسبه ابری، ارزیابی خدمات، کیفیت خدمات، توافقنامه سطح خدمات
مقدمه
محاسبه ابری به عنوان الگویی برای ارسال منابع بر مبنای تقاضا (زیرساخت، پلتفرم، نرم افزار، غیره) به مشتریان همانند تسهیلات دیگر (برای مثال، آب، برق. گاز) می باشد. این سه خدمات اصلی توسط طرح محاسبه ابری بر مبنای نیاز مشتریان فناوری اطلاعات ایجاد می گردد [1]. در ابتدا نرم افزار به عنوان خدمات (SaaS) امکان دسترسی به برنامه های کاربردی کامل را به عنوان خدمات، همانند مدیریترابطه مشتری (CRM) فراهم می کند [2]. دوم اینکه، پلفرم به عنوان خدمات (PaaS) ، جایگاهی را برای توسعه برنامه های کاربردی دیگر فراتر از آن همانند موتور جستجو برنامه گوگل (GAE) ایجاد می کند [3]. در نهایت زیرساخت به عنوان خدمات (IaaS) محیطی را برای بکارگیری، اجرا و مدیریت ماشین های مجازی و ذخیره سازی ایجاد می کند. از نظر فنی، IaaS، مقیاس پذیری افزایشی (مقیاس بالا و پایین) از منابع محاسباتی و ذخیره سازی بر مبنای تقاضا، ارائه می دهد [1].
چکیده
شبکه های حسگر بی سیم (WSN) ، نسل جدیدی از سیستم های تعبیه شده زمان واقعی را با محاسبات محدود، منابع انرژی و حافظه نشان می دهد که در موارد کاربردی گسترده مختلف، زمانی که زیرساخت های ایجاد شبکه سنتی عملا غیرمجتمل می باشد، مورد استفاده قرار می گیرند. انتخاب گره سرخوشه مناسب، می تواند به طور قابل توجهی مصرف انرژی را کاهش داده و عمر شبکه را بالا برد. در این مقاله، روش منطق فازی برای انتخاب سرخوشه بر مبنای سه واصف – یعنی انرژی، تمرکز و مرکزیت، مطرح می شود. شبیه سازی نشان می دهد که بر مبنای پیکره بندی شبکه، افزایش قابل توجه در عمر شبکه می تواند در مقایسه با احتمال انتخاب گره ها بر مبنای سرخوشه تنها با استفاده از اطلاعات محلی، بوجود آید.
کلیدواژه: شبکه های حسگر بی سیم، سرخوشه، منطق فازی
مقدمه
با پیشرفت های اخیر در فناوری سیستم های میکرو الکترو مکانیکی (MEMS) ، مدارات دیجیتال با تونان کم، طرح RF (فرکانس رادیویی) ، شبکه های حسگر بی سیم (WSN) به عنوان یکی از فناوری های محاسبه در حال ظهور بالقوه با نزدیک شدن به سمت احتمالات گسترده تر مد نظر قرار می گیرند. چندین کاربرد مختلف و متنوع شبکه های حسگر بی سیم (WSN) ها شامل کاربرد در گرداوری اطلاعات در محیط های آشفته و نامنظم، نظارت بر آب و هوا و اقلیم، تشخیص تهدیدهای عامل بیولوژیکی و شیمی ایی، نظارت مراقبت های بهداشتی می باشد. این موارد شامل کاربرد تجهیزات مختلف همانند دوربین ها، ابزارهای صوتی، و پارامترهای فیزیکی مختلف اندازه گیری سنسور می باشد. شبکه های حسگر بی سیم (WSN) ها شامل گره های بی سیم قابل حمل، کم هزینه، با توان، حافظه و قابلیت های محاسباتی محدود می باشند. تامین انرژی گره های سنسور به عنوان یکی از محدودیت های اصلی در طراحی این نوع از شبکه می باشد. چون این امکان وجود ندارد تا باتری ها را زمانی که شبکه های حسگر بی سیم (WSN) ها بکار گرفته می شوند جایگزین کنیم، یکی از موضوعات طراحی مهم در شبکه های حسگر بی سیم (WSN) ها کاهش مصرف انرژی با استفاده از سخت افزار ذخیره کننده انرژی، سیستم های عامل و پروتکل های ارتباطی می باشد.