چکیده
این مقاله استراتژی فناوری و رقابت استاندارد مهم ترین ابداعات موارد اپل و مایکروسافت را مورد بررسی قرار می دهد. هدف این مطالعه درک پیگیری مبتکرین استراتژی ها در تضمین سودهای حاصل از ابداعات بر اساس مدل سیکل عمری این نوآوری ها می باشد. این مطالعه یک چارچوب روش شناختی را برای تحلیل موارد مورد مطالعه ارائه می دهد. این مطلب مورد بحث قرار می گیرد که توانایی ساخت یک استاندارد صنعتی و مشتریان مشمول، مبتکران را در ساخت بر تری رقابتی توانمند می سازد. این مطالعه درسهای مهمی را در مدیریتابداع استرانژیک ارائه می دهد.
کلیدواژگان: استراتژی فناوری، رقابت استاندارد، اپل، مایکروسافت، پلتفرم فناوری، مزایای رقابتی
مقدمه
رقابت برای دستیابی به مزیت رقابتی اغلب شامل توانایی در ایجاد استانداردهای جدید برای کار داخلی محصولات و خدمات است. موارد کلاسیک مهم از جنگ استاندارد عبارتند از Sony Betamax و Matsushita VHS در تجارت ویدئو کاست هاست (VCR) ، رقابت استاندارد در میان بازیکنان مهم رویکرد عبوری، کارت هوشمند، MONDEX Multos، Proton word proton، ماکروسافت ویندوز برای کارت های هوشمند در صنعت کارت هوشمند و رقابت استاندارد اخیر بین HDDVD و Blu Ray در تجارت نمایشگر دیجیتالی مهم (DVD) می باشد. این مطالعه به درک استفاده از استراتژی های فناوری و رقابت برای ساخت استانداردهای فناوری در کمپانی های مبتکر، اپل و ماکروسافت می پردازد. تحلیل مورد مقایسه ای با استفاده از چهارچوب روش شناختی جدید با هدف دستیابی به مدیریت ابداعی صورت می گیرد. پس از بخش مقدمه فصل 2 بازبینی را پیرامون مبتکری، و فرایند آن، روش پنج نیروی پورتر، استانداردهای فناوری و استراتژی و رویکرد های مدیریت ابداعات فناوری را ارائه می دهد. فصل 3 روش شناختی جدیدی را برای ایجاد فرایند تحلیل رویکرد فناوری معرفی می کند. فصل 4 فرایند تغییر فناوری در بخش های مختلف صنعتی را در تلاشی برای ایجاد پایه ای جهت درک بهتر تغییر فناوری اپل و ماکروسافت بر اساس سیکل عمری ابداعی ارائه می دهد. بخش 5 استراتژی های فناوری اپل و ماکرسافت را برای دسترسی به مزیت رقابتی مورد تحلیل قرار می دهد. بخش 6 اصول و ایده های انتزاعی قابل تعمیم را از تحلیلات موردی مورد بررسی قرار می دهد. فصل 7 مقاله را با طرح درس هایی در مدیریت خلاقیت استراتژیک از یافته ها نتیجه گیری می کند و برای تحقیقات آتی مسیرهایی را ارائه می دهد.
چکیده
هدف از کار انجام شده در اینجا، سنتز ماده ضد آتش فاقد هالوژن و دوستدار محیط زیست بر پایه فسفر برای کاربرد روی پلی پروپیلن بود. پلی پروپیلن در دمای اتاق به شدت آتشگیر است و تقریباً زغالی به جا نمی گذارد. ماده ضد آتش سنتز شده مقادیر شاخص حد اکسیژن (LOI) پلی پروپیلن را افزایش داده و همچنین از ریزش مذاب پلیمر جلوگیری می کند. با این حال، مشاهده شد که مقاومت گسیختگی فیلامنت های پلی پروپیلن عمل شده، با افزایش غلظت ماده ضد آتش کاهش می یابد. پایداری گرمایی پلی پروپیلن نیز با افزایش دمای تخریب، افزایش می یابد.
کلیدواژه: ماده ضدآتش، پلی پروپیلن، ماده ضدآتش بر پایه فسفر، پایداری گرمایی
مقدمه
مهمترین خاصیت پلی پروپیلن امکان کاربرد آن به صورت اشکال مختلف لیفی است. دمای ذوب پایین آن (C˚170 160) در بسیاری از مراحل تولید لایه های بی بافت مزیت مهمی به حساب می آید. ضد آتش کردن پلی پروپیلن به شدت سخت است. پلی پروپیلن خالص در دمای اتاق بسیار آتشگیر است و تقریبا هیچ زغالی به جا نمی گذارد. آتشگیری بالا و مقدار شاخص حد اکسیژن پایین (4/17) ، کاربرد آن را در بسیاری از زمینه ها با محدودیت مواجه کرده است. زمانی که مشتعل می شود، پلی پروپیلن با شعله بدون دود می سوزد و زغالی به جا نمی گذارد. همراه با سوختن، ریزش مذاب که خود عاملی خطرناک است نیز مشاهده می شود. بنابراین، عامل ضدآتش نه تنها باید باعث خاموش شدن آتش شود، بلکه باید از ریزش پلیمر نیز جلوگیری کند. به همین دلیل پلی پروپیلن ضدآتش شده برای توسعه در زمینه های مختلف مورد نیاز است. ترکیبات هالوژن دار به همراه تری اکسید آنتیموان به عنوان عامل تشدیدکننده، جزء مواد متداول برای ضدآتش کردن پلی پروپیلن است. با این حال، با توجه به جنبه های ایمنی و مشکلاتزیست محیطی، استفاده از بعضی از این مواد به دلیل آزادسازی گازهای سمی و دودهای خورنده در حین سوختن محدود شده است. چیو و وانگ خواص ضدآتش پلی پروپیلن عمل شده با آمونیوم پلی فسفات را بررسی کردند.
چکیده
ساختار آب، تئوری شبیه ترمودینامیک در چندین سال قبل منتشر شده است که اثر نیروهای آبگریز در غشاءهای آبدار متقارن (اریکسون، لجانگرین، کلیسون، چِم، سوک و سال 1989) حلقه های نا متقارن بین سطوح میکای ساده و آبگریز کلی بوده است. ناشی شدن فشار بر هم کنشی مبنا در ثبت داده های آزمایش بوسیله کلسیون و دیگران (سال 1987) توافق خوبی داشته است. از این جهت، حمایت زیاد برای مطالعه اصلی نیروی آبگریز به پیوند هیدروژنی وابسته به فرآیندهای شکل گیری خوشه در آب در تماس با سطح جامد آبگریز است.
کلیدواژگان: نیروی سطح هیدروفوبیک، پوشش های مایع غیرمتقارن، شکل گیری خوشه در آب، سطح میکا هیدروفوبیک
مقدمه
علاوه بر نیروهای بر همکنش رایج DLVO که بین غشاءهای نازک عمل می کنند (نیروی های جاذبه واندروالسی و دافعه استاتیک) حضور جاذبه مولکولی غیر قطبی بامقادیر طولانی به خوبی مستند است. که برا پوسته های نازک آبدار پیچیده شده بین سطوح هموار و نیروهای همگن پوست مولکول غیر قطبی بالا می رود. چندین سال پیش نوشته های بسیاری درباره این موضوع به طور کلی توسط کریسن سون و کلا اِسون به بررسی پرداختند. به طور منطقی جاذبه مولکولی غیر قطبی یک تنوع از مکانیزم هایی را پیشنهاد کرد و برخی از آنها به بررسی دقیق جزئیات مهّم پرداخته است. برای یک بحث مهّم از این موضوع ما یک فصل از کتابی که اخیراً توسط اریکسون و یون نوشته شده است مرجعه می کنیم. تا کنون، توافقی کلی درباره جاذبه مولکولی غیر قطبی به دست نیامده است. گویا درست ترین هدف تئوری که تحریف شده است، توسط اِریکسون ارئه شده است. در سال 1989 و بر اساس مفهومی از یک ساختار افزوده شکل دهی شده برای آب در مجاورت یک سطح جامد غیر قطبی. به طور مفهومی، این هدف به قضایای اصلی از بلیک و کیچنر وایزرال ویل و پاشلی بر می گردد. در یک روش مشابه، دِرجاگوین و چاریو به جاذبه غیر قطبی به مفاهیم (مؤلفه ساختاری فشار منفصل) اشاره می کند.