مقدمه
رفتارهای پرخاشگرانه یکی از مشکلات اجتماعی مهم و اساسی در هر جامعه ای است و به دلیل اهمیت آن به اینگونه رفتار در دوران کودکی و به خصوص در دوران نوجوانی بیشتر توجه می شود (لابر و های 1997 به نقل از پاکاسلاهتی، 2000). نکته عمده پژوهش در قلمروی پرخاشگری، از مفهوم آن ناشی می شود. مفهومی که در عین حال ساختارهای خصومت، خشم، پرخاشگری را در بر می گیرد. هاولز و رایت (1978؛ به نقل از حاجتی و همکاران، 1387) کوشش کردند تا تمایز بین این اصطلاحات را بر اساس توصیف خشم، به عنوان یک حالت ذهنی از برانگیختگی هیجانی، خصومت، به عنوان یک بازخورد به همراه یک ارزیابی منفی بلندمدت از دیگران و رویدادها و پرخاشگری را، به عنوان رفتاری آشکار، درگیر شدن و آسیب رساندن به دیگران مشخص کنند؛ اما آنها اصطلاحاتی را تعریف و تأیید می کنند که به یکدیگر وابسته هستند. (هاولز و رایت، 1978؛ به نقل از الله یاری، 1376). هرچند واژه خشونت را به معانی مختلفی تعریف می کنند، اما تعاریف اکثر محققان به کارگیری نیروی بدنی، برای آسیب رساندن به دیگران را در بر می گیرد. (فارل و فلانری، 2006). در کل می توان گفت پرخاشگری و خشونت ممکن است به شکل های مختلفی، مانند آزار و اذیت دیگران؛ کتک زدن؛ دشنام دادن و … جلوه گر شود و هدف آن صدمه زدن به خود یا دیگری است. (اکبری، 1381). علل پرخاشگری از دیدگاههای مختلفی بررسی شده است. مطابق رویکرد یادگیری اجتماعی بندورا، پرخاشگری شکلی از رفتار اجتماعی است، که یاد گرفته می شود و بروز آن در هر موقعیت به عواملی مانند تجربه افراد پرخاشگر، تقویتهای کنونی برای پرخاشگری و بسیاری از عوامل شناختی و اجتماعی بستگی دارد، که ادراک مطلوب بودن رفتار پرخاشگر را تعیین می کند. بندورا بیان می کند که رفتار مشاهده شده یا رفتار تجربه شده از نظر شناخت باید بررسی شود. تجربه های ناخوشایند احساسات منفی به وجود می آورند و احساسات منفی تمایل به پرخاشگری را برمی انگیزند. (اعزازی 1380). تئوری یادگیری اجتماعی نیز رفتار پرخاشگری را نتیجه ضعف در رشد مهارتهای اجتماعی می داند. از دیدگاه بندورا (1973) ، رفتار پرخاشگرانه به این خاطر اتفاق می افتد، که شخص در یادگیری راه های پذیرفته شده برای سروکار داشتن با توقعات در روابط بین شخصی، مثلا بیان مناسب خشم، ضعیف است. در ضمن پژوهشگرانی که ارتباط بین پرخاشگری و طرد از گروه همسن را نشان داده اند به نقص در مهارت های اجتماعی معتقد هستند. (داج و کوی، 1987). در چهل سال گذشته، به دو مسأله مهم، مرتبط با رفتارهای خشن، توجه شده است. اول اینکه میزان رفتارهای خشونت آمیز در میان افراد در جوامع افزایش پیدا کرده است (گویرا و همکاران 1994؛ به نقل از فیلدز و مک نامارا، 2003) دوم اینکه میانگین سنی افرادی که خشونت را مرتکب می شوند کاهش پیدا کرده و بیشتر کودکان و به خصوص نوجوانان را در برمی گیرد. شاید بیشترین زنگ خطر در نیم قرن اخیر رفتارهای خشونت بار در مدارس است (فیلدز و مک نامارا، 2003). با اینکه مسئله اعمال خشونت و پرخاشگری در مدرسه پدیده ای جدید نیست و در مدرسه قدمتی طولانی دارد. در سالهای اخیر، گزارشهای رسانه های گروهی در بیشتر کشورها نشان دهنده این واقعیت است که خشونتهای جدی دانش آموزان افزایش یافته است. نگرانی بیش از حد درباره خشونت نوجوانان به تلاشهایی برای درک نشانه ها و پیامدهای آن و تشخیص روشهای مؤثر برای پیشگیری و کاهش این پدیده منجر شده است (فارل و فلانری، 2006). در سال های اخیر، در زمینه درمان، کاربرد روشهای شناختی رفتاری در درمان گروهی از اختلالات دوره نوجوانی از قبیل افسردگی، اختلالات اضطرابی، اختلالات تغذیه، اختلالات تکانه ای و اختلالات رفتاری کاملاً مفید و مؤثر بوده است. ویژگیهای درمان شناختی رفتاری نظیر ارتباط کاری تجربی و گروهی، فعال بودن، هدفدار بودن، متمرکز بودن بر مشکل، آموزش مهارتهای مقابله، و تأکید بر بازخورد، به ویژه برای درمان مراجعان نوجوان بسیار متناسب است. (زارب، 1383). یکی از این روش های شناختی آموزش خود کنترلی رفتار می باشد. اصطلاح آموزش خودکنترلی رفتار، به اجرای روشهای خودنظارتی، خودارزیابی، و خودتقویتی اشاره دارد. منظور از خودنظارتی حفظ توجه فعال به رخداد افکار و رفتارهای هدفمند خاص است. خودارزیابی به قضاوت در مورد میزان یا کیفیت رفتاری مربوط می شود که در مقابل برخی از ملا کها یا استانداردهای موجود تغییر می کند. خودتقویتی به اجرای تقویت توسط خود فرد، در صورتی که یک معیار خاص برای رفتار در دست باشد، اشاره دارد (حاتمی، 1390). شیوه های آموزشی حل مسئله و آموزش خودتعلیمی، از روشهای مناسب برای خودکنترلی در دانش آموزان است. آموزش حل مسئله، شامل آموزش راهبردهای منظم به افراد برای حل مسئله است.
کار مقدماتی
شش طرح
دولت هلند از پیمانکاران ساختمانی خواسته است که طرحی را برای سد امواج طوفان ارائه دهند که شامل هزینه های ضمیمه آن نیز باشد. شش طرح ارائه شد که Bouwkombinatie maeslant kering (BMK) طرح برنده را ارائه داد.
خلاصه
گرچه توجه زیادی ازسوی پژوهشگران متوجه بهره وری ساخت بوده است، تلاش های پژوهشی کمی بطورخاص بهره وری را در زمینه چرخه مدیریت بهره وری ارزیابی کرده اند. در نتیجه، هنوز کمبود شاخص های مفید برای تعیین اینکه چه مواردی می بایست برای دستیابی به بیشترین سود در مدیریت بهره وری اولویت و ارتقا یابند وجود دارد. در تلاش برای پرداختن به این ایده، این تحقیق، نسبت تحقق بهره وری (PAR) را پیشنهاد می کند که یک شاخص ارزیابی بهره وری است که به ما در انتخاب مناسب ترین گزینه های مدیریتی برای ایجاد بهبود در بهره وری کمک خواهد کرد. با کاربرد تحلیل رگرسیون چند خطی، فرایند محاسبه PAR پیشرفت کرده است و کارایی شاخص معرفی شده از طریق مطالعه موردی کار تاسیسات فولاد تاییدشده است. نتایج این پژوهش نشان میدهند که PAR میتواند به دست اندرکاران ساخت، در دستیابی به مدیریت بهره وری متعادل تر و موثرتر حتی هنگامی که منابع مدیریتی محدود هستند، کمک کند.
مقدمه
بهره وری- یکی از فاکتورهای اصلی به کار رفته در محاسبه درآمدهای صنعت- به صورت رابطه بین خروجی های یک سیستم تولیدی و ورودی های آن تعریف میشود. اهمیت مدیریت بهره وری مدت زیادی است که مورد تاکید صنعت ساخت قرار گرفته است، و پژوهش های قابل توجهی در مورد آن انجام گرفته اند. سومانس معتقد است که هم مدیران و هم کارمندان باید توجه زیادی به مدیریت بهره وری داشته باشند و اینکه چرخه مدیریت بهره وری 4 مرحله دارد: محاسبه، ارزیابی، برنامه ریزی و بهبود، همانطور که در جدول 1 نمایش داده شده است.
مقدمه
بسیاری از شرکتها و موسسات دارای حجم انبوهی از اطلاعات هستند. با گسترش سیستمهای پایگاهی و حجم بالای داده های ذخیره شده در این سیستم ها، به ابزاری نیاز است تا بتوان این داده ها را پردازش کرد و اطلاعات حاصل از آن را در اختیار کاربران قرار داد. معمولا کاربران پس از طرح فرضیه ای بر اساس گزارشات مشاهده شده به اثبات یا رد آن می پردازند، در حالی که امروزه به روشهایی نیازداریم که به اصطلاح به کشف دانش بپردازند یعنی روشهائی که با کمترین دخالت کاربر و به صورت خودکار الگوها و رابطه های منطقی را بیان نمایند. یکی از روشهای بسیار مهمی که با آن می توان الگوهای مفیدی را در میان داده ها تشخیص داد، داده کاوی است، این روش که با حداقل دخالت کاربران همراه است اطلاعاتی را در اختیار آنها وتحلیل گران قرار میدهد تا براساس آنها تصمیمات مهم و حیاتی در سازمانشان اتخاذ نمایند. باید توجه داشت که اصطلاح داده کاوی زمانی به کار برده می شود که با حجم بزرگی از داده ها، در حد مگا یا ترابایت، مواجه باشیم. در تمامی منابع داده کاوی بر این مطلب تاکید شده است. هر چه حجم داده ها بیشتر و روابط میان آنها پیچیده تر باشد دسترسی به اطلاعات نهفته در میان داده ها مشکل تر می شود و نقش داده کاوی به عنوان یکی از روشهای کشف دانش، آشکارتر می گردد.
تعریف مسأله و بیان سوال های اصلی تحقیق
یکی از مباحث مهم در بانکداری الکترونیکی بحث مدیریتارتباط با مشتری می باشد. به عبارتی کامل تر مدیریت ارتباط با مشتری یک روش، یک نظام و از همه مهم تر یک راهبرد در کسب و کار است که هدف آن طبقه بندی مشتریان و مدیریت آن ها به منظور بهینه سازی ارزش مشتری در دراز مدت، و بهرگیری سازمان از آن است. مدیریت ارتباط با مشتری، در واقع در فرایند های پیدا کردن مشتری، نزدیک شدن به آن، مدیریت و ایجاد رضایت در مشتریان و نگهداری آن ها است]1[. ادلیستن این فرایند را تحت عنوان چرخه حیات مشتری این گونه بیان می کند: بدست آوردن مشتری، افزایش ارزش مشتریان و نگهداری مشتریان خوب.
برای هر مشتری، سازمان باید قادر باشد به سوالاتی نظیر زیر پاسخگو باشد؟
1- آیا مشتری سود ده است؟
2- چرا مشتری این کسب و کار را با سازمان انجام می دهد؟
3- مشتری چه چیزی را دوباره سازمان دوست دارد؟
4- آیا مشتری این کسب و کار را با رقبای سازمان هم انجام می دهد؟
دسته: کامپیوتر
حجم فایل: 924 کیلوبایت
تعداد صفحه: 40
اهـداف:
1- حفظ و مراقبت از اسناد و مدارک
2- بیان نمودن فعالیتهای سازمان از نظر آماری
3- هماهنگ کننده مکاتبات واحدها و سایر سازمانها با یکدیگر
4- راهنمائی و پاسخگوئی به مراجعه کنندگان
5- جلوگیری از تکرار و تداخل اشتباهات در مکاتبات
6- سرعت بخشیدن به عملیات ثبت و بایگانی نامه ها
7- جلوگیری از اتلاف وقت و نیروی انسانی
مقدمه
داشتن مکاتبات صحیح و اصولی لازمه حیات یک موسسه یا سازمان است و موفقیت یک سازمان را در پویایی گردش مکاتبات آن سازمان میتوان جستوجو کرد نظر بر اینکه هر فردی در بدو ورود به سازمان به دبیرخانه مراجعه می نماید لذا دبیرخانه آئینه تمام نمای سازمان است که می تواند با فعالیت مطلوب و شایسته خود ارباب رجوع را با خاطر خوش از آن موسسه رهسپار نماید.
بدین سبب موفقیت و جایگاه ویژه دبیرخانه در هر موسسهای هویدا بوده و از ارکان اصلی موسسه به حساب میآید وبدین لحاظ از دبیرخانه همیشه واحدی پرتلاش و موثر در ایجاد ارتباط دو جانبه بین سارمانها و محیط بیرونی یاد میکنند ودرموسسههای موفق شایستگی دبیرخانه در سالم سازی، توریع و مبادله صحیح و اصولی مکاتبات نمایان است.