چکیده
مولتیپل اسکلروزیس (MS) یک بیماری مزمن عصبی است که در انگلستان نسبت به بسیاری از کشورها شایع تر است. عوامل ژنتیکی متعدد بر خطر ابتلا به MS و شدت این بیماری موثرند. بررسی های انجام شده حاکی از افزایش شیوع جهانی و نیز افزایش ابتلا زن ها نسبت به مردها می باشد و بر این اساس توجه بیشتری به تاثیر عوامل محیطی در بروز این بیماری معطوف شده است. در این مطالعه به بررسی برخی عوامل زمینه ساز ابتلا به MS از جمله مصرف ویتامین، مصرف سیگار و چاقی برداخته شده است.
عوامل مستعد کننده ابتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس (فلج چندگانه)
معمولآ در پرسش بیماران راجع به علت بیماری، منظور آنها نه شناخت اساس پاتولوژیک، بلکه کسب آگاهی نسبت به اتیولوژی بیماری می باشد. به عنوان مثال، افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) در پرسش از علت بیماری خود به اختلالات سلول T و دیگر اختلالات سیستم ایمنی علاقه ای ندارند بلکه می خواهند عواملی که آنها را مستعد ابتلا به این بیماری خود ایمنی کرده است، بشناسند. در این مقاله مروری به بررسی ریسک- فاکتورهای MS پرداخته شده است.
اپیدمیولوژی
بروز MS در سراسر جهان در حال افزایش است و در حال حاضر میزان بروز سالانه 3.6 مورد در هر 100 هزار زن و 2 مورد در هر 100 هزار مرد تخمین زده می شود. بالاتر بودن نسبت ابتلا زنان به مردها (همچون بسیاری دیگر از بیماری های خود ایمنی) ، در حال افزایش است بطوری که این نممبت از 1.4 در سال 1955 به 2.3 در سال 2000 سیر صعودی داشته است. MS به خصوص در انگلستان شایع است بطوری که میزان بروز آن در زن ها 7.2 مورد در هر صد هزار زن و در مردها 3.1 مورد در هر صد هزار مرد گزارش شده است.
چکیده
موضوع پژوهش حاضر بررسی بین میزان افسردگی امدادگران مرد هلال احمر شهرستان کرج با سابقه فعالیت امدادی آنهاست که بدین منظور 25 امدادگری که بیش از 4 سال سابقه فعالیت داشتند و 25 امدادگری که کمتر از4 سال سابقه فعالیت داشتند به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و افسردگی آنها با پرسشنامه افسردگی بک سنجیده شد و در این پژوهش یک فرضیه شکل گرفت: میزان افسردگی در امدادگران مردی که بیش از چهار سال سابقه در فعالیت امدادی دارند بیشتر از افسردگی امدادگران مردی است که کمتر از چهار سال سابقه در فعالیت امدادی دارند.
برای بررسی فرضیه فوق از آزمون t استیودنت استفاده شد و چون t بدست آمده (917%) در سطح (05%) و (01%) کوچکتر از t جدول است بنابراین فرضیه فوق رد و فرضیه صفر تایید می شود و این نتیجه بدست آمد که بین میزان افسردگی امدادگرانی که بیش از چهار سال سابقه دارند با امدادگرانی که کمتر از چهار سال سابقه دارند تفاوت معنا دار وجود ندارد.
چکیده
فصل اول 1
مقدمه 2
بیان مسئله 4
اهمیت و ضرورت کار 5
فرضیه تحقیق 5
تعریف نظری 6
تعریف عملیاتی 7
فصل دوم سابقه پژوهش 8
استرس و سندرم فرسودگی 9
افسردگی 10
افسردگی زیست – شیمی ایی 12
افسردگی واکنشی 14
مدل سلیه از استرس 16
افسردگی 16
سرزنش خود 17
نومیدی 18
ترحم به خود 19
معضل افسردگی واقعاً تا چه حد جدی است 20
نظریه روانکاوی 21
نظریه های یادگیری 23
رویکرد شناختی 24
تعریف 24
افسردگی واکنشی 26
افسردگی درون زاد 27
افسردگی روان زاد 28
تشخیص و سنجش افسردگی 29
اختلال افسردگی عمده 30
اختلال افسرده خلقی 31
علایم افسردگی 33
چگونگی مقابله با افسردگی 34
روش های درمان افسردگی 35
روش بازسازی شناختی برای درمان افراد افسرده 36
روش دو ستونی 36
درمان کوتاه مدت 38
مشاوره و روان درمانی گروهی 39
چه عوامل روانی- اجتماعی در افسردگی دخیل هستند 39
چگونه کسی می تواند بفهمد آیا افسرده است یا خیر 40
خسارت استرس 42
روند استرس 43
نشانه های هیجانی افسردگی 44
به هنگام افسردگی چه کاری باید انجام دهیم 47
دیدگاههای نظری درباره افسردگی 49
تعریف امدادگر 53
خصوصیات یا ویژگیهای امدادگر 53
تعریف کمکهای اولیه و امداد 54
هدف ما از کمکهای اولیه 54
تعریف عملیات نجات 55
تعریف دیگر امدادگر 55
تعریف کمک های اولیه 55
بقیه ویژگی های یک امدادگر 55
حفظ آرامش در ارائه کمکهای اولیه 56
وظایف امدادگر 58
نحوه مراقبت از خود 59
کنترل استرس 59
واکنش به استرسها 59
واکنش های دیررس 60
واکنش های شدید 61
مروری بر سابقه پیشینه تحقیق 62
فصل سوم طرح پژوهش 70
طرح پژوهش 71
جامعه پژوهش 72
نمونه پژوهش 72
روش نمونه گیری 73
ابزار پژوهش و روش جمع آوری اطلاعات 74
روش آماری 75
فصل چهارم آمار 76
مقدمه 77
آمار توصیفی 91
آمار استنباطی 93
فرض صفر 93
فرض خلاف 93
فصل پنجم بحث و نتیجه گیری 94
بحث و نتیجه گیری 95
محدودیت های پژوهش 97
پیشنهادات 98
منابع و مآخذ 99
پیوست 103
چکیده
منابع تولید پراکنده (DG) به علت تقاضای روبروی رشد انرژی دارای اهمیت زیادی در سیستم های توزیع می گردند. مکان ها و توانمندی های منابع تولید پراکنده تاثیر عمیقی در تلفات سیستم در شبکه توزیع داشته اند. در این مقاله، یک ترکیب نوینی از الگوریتم ژنتیک (GA) / بهینه سازی ازدحام ذرات (PSO) برای جایابی و یافتن اندازه بهینه تولید پراکنده در سیستم های توزیع معرفی می شود. هدف این است که تلفات توان شبکه کمینه شده، تنظیم ولتاژ بهتری صورت گرفته و پایداری ولتاژ در چارچوب قیود عملکردی و امنیتی سیستم در سیستم های توزیع شعاعی حاصل شود. یک تحلیل تشریحی روی سیستم های 33 و 39 باس انجام شده است تا کارائی روش ارائه شده نشان داده شود.
کلیدواژه: منابع تولید پراکنده، الگوریتم ژنتیک، گمارش، بهینه سازی ازدحام ذرات، اتلاف
مقدمه
سیستم های توزیع معمولا جهت تسهیل کارکرد به صورت طبیعی شعاعی هستند. سیستم های توزیع شعاعی (RDSs) تنها در یک نقطه که همان پست باشد تغذیه می شوند. این پست، توان (برق) را مراکز تولید مرکزی و از طریق شبکه انتقال دریافت می کند. کاربران نهائی برق نیز توان الکتریکی را از پست و از طریق سیستم توزیع شعاعی که یک شبکه پسیو است دریافت می کنند. لذا، عبور توان در سیستم توزیع شعاعی به صورت یک طرفه است. نسبت R/X بالا در خطوط توزیع منجر به افت ولتاژ بزرگ، پایداری ولتاژ کوچک و افزایش تلفات توان می شود. در شرایط بارگذاری بحرانی در برخی نواحی صنعتی خاص، سیستم توزیع شعاعی به علت مقدار کم شاخص پایداری ولتاژ، در بیشتر گره های خود یک فروپاشی ناگهانی ولتاژ را تجربه می کند.
چکیده
مقاله حاضر کنترل بار فرکانس (LFC) را براى بهبود عملکرد دینامیک سیستم قدرت در محدوده وسیعى از شرایط اجرایى بررسى می کند. این مطالعه طراحى و کاربرد کنترل کننده پیش بینی شبکه عصبى (NN-MPC) را در سیستم هاى قدرت بار فرکانس دو ناحیه ای مطرح کرده است. کنترل کننده پیشگویانه مدل شبکه عصبى (NN-MPC) پیش بینى مطمئن شبکه عصبى را با عملکرد خوب کنترل پیشگویانه مدل با استفاده از levenberg غیرخطى-بهینه سازى marquardt ترکیب می کند. کنترل کننده از انحراف خطاى ناحیه توان محلى به عنوان سیگنال فیدبک استفاده کرده است. براى اثبات اثر کنترل کننده مطرح شده، سیستم قدرت دو ناحیه ای در محدوده وسیعى از شرایط اجرایى و تغییر پارامترهاى سیستم شبیه سازى شده است. علاوه بر این، عملکرد کنترل کننده مطرح شده با کنترل کننده منطقى فازى (LFC) از طریق مطالعات شبیه سازى مقایسه شده است. نتایج به دست آمده اثر و برترى روش مطرح شده را توضیح میدهند.
کلیدواژه: کنترل کننده پیشگویانه عصبی، کنترل پیشگویانه مدل، کنترل منطقى فازى، کنترل بار فرکانس دو ناحیه ای
مقدمه
سیستم هاى قدرت بزرگ معمولا از زیر سیستم های بهم پیوسته تشکیل شده اند.. ارتباط بین ناحیه های کنترل با استفاده از خطوط ارتباطی انجام شده است. هر بخش ژنراتور یا مولتى ژنراتور خود را داردو مسئول بار خود و تعاملات برنامه ریزى شده با بخش های مجاور است. زیرا سیستم قدرت معین بارگذاری هرگز ثابت نیست و براى اطمینان از کیفیت تأمین انرژى، کترل کننده فرکانس بار براى حفظ فرکانس سیستم در مقدار عددى مطلوب مورد نیاز است. دریافت شده است که تغییرات در انرژى واقعى عمدتا بر فرکانس سیستم اثر مى گذارند و انرژى مکانیک ى ورودى به ژنراتورها براى کنترل فرکانس انرژى الکتریکى ورودى استفاده شده است. در سیستم قدرت آزاد شده، هر ناحیه کنترل شامل انواع مختلف ناپایدارى ها و اختلالات مختلف در نتیجه افزایش پیچیدگى، مدل سازى سیستم، خطاها و تغییر ساختار سیستم قدرت است. سیستم قدرت خوب طراحى شده و اجرا شده باید از عهده ى تغییرات در بار و اختلالات سیستم بر آید و سطح بالا و قابل قبول کیفیت انرژى را در زمان حفظ ولتاژ و فرکانس در محدوده هاى قابل تحمل فراهم آورد [1-3]. در طول دهه هاى اخیر، استراتژى هاى مختلف کنترل براى LFC مطرح شده اند [10-1] این تحقیق در نتیجه ى این واقعیت است که LFC تابع مهم را در فعالیت سیستم قدرت مى سازد که هدف اصلى تنظیم انرژى خروجى هر ژنراتور در سطوح مطرح شده در زمان حفظ نوسانات فرکانس در محدوده هاى پیش تعریف شده است. طرح هاى انطباقى و محکم براى برقرارى ارتباط با تغییرات در سیستم تحت استراتژى هاى LFC توسعه یافته اند [4-7]. الگوریتم متفاوت در [8] براى بهبود عملکرد سیستم هاى قدرت چند ناحیه ای مطرح شده است. با در نظر گرفتن سیستم قدرت چند ناحیه ای بر اساس LFC به عنوان طرح کنترل نامتمرکز براى سیستم چند خروجى، چند ورودى، در [9] نشان داده شده است که گروهى از کنترل کننده هاى محلى با پارامترهاى نتظیم شده می توانند ثبات و عملکرد کلى سیستم را تضمین کنند.
چکیده
مفهوم قرار دادن بی شماری از سیستم های ماهواره ای انرژی خورشیدی (SPS) در فضا، معرف یکی از چند گزینه فناوری جدید می باشد که توان ظرفیت مبتنی بر سلامتزیست محیطی و در مقیاس بالا را در بازارهای جهانی ایجاد می کند. در ایالات متحده مفهوم سیستم های ماهواره ای انرزی خورشیدی (SPS) در سطح گسترده ای در اواخر دهه 70 توسط سازمان انرژی ایالات متحده (DOE) و سازمان ملی هوا فضا (NASA) مورد بررسی قرار گرفت. اخیرا، موضوع انرژی خورشیدی فضایی (SSP) توسط ناسا از سال 1995 تا 1997 در «مطالعات نگاه تازه» و در طی 1998 در بررسی «تعریف مفهومی SSP» مجددا مورد بررسی قرار گرفت. در نتیجه چنین تلاش هایی، در سال 1999 تا 2000، برنامه فناوری و جستجوی اکتشافی انرژی خورشیدی فضایی (SERT) را به عهده گرفت که تحقیق و توسعه فناوری راهبردی مقدماتی را برای فعال کردن سیستم های SSP چندمگاواتی و بزرگ و انتقال توان بی سیم (WPT) را برای ماموریت های دولتی و بازارهای تجاری (در فضا و زمین) آغاز کرد. در طی سال های 2001 تا 2002، ناسا، برنامه توسعه فناوری و مفهوم SSP به نام (SCTM) [1] را به همراه برنامه SERT، با تاکید خاص بر روی شناسایی فناوری های جدید و با نفوذ بالا را که امکان پیشرفت عملی بودن سیستم های SERT آینده را ایجاد می کرد، دنبال کرد. علاوه بر این، در سال 2001، شورای پژوهش ملی ایالات متحده (NRC) ، گزارش مهمی را منتشر کرد که نتایج مرتبط به نقشه راه بررسی های مشترک فناوری و پژوهش راهبردی SSP ناسا را ارائه می داد. یکی ار فناوری های کلیدی مورد نیاز برای توانمند ساختن کاربرد آینده SSP/SPS در ارتباط با سیستم WPT (فناوری بسته پهنای باند) می باشد. پیشرفت در آنتن ها و رکتانس هذی آرایه ای فازی، پایه های اصلی سیستم WPT تحقق پذیر را ایجاد کرده است. این مولفه های اصلی شامل مبدل dc-RF در فرستنده، سیستم کنترل شعاعی مسیر برگشت و دریافت رکتنا می باشد. هر یک از موضوعات مختصرا مورد بررسی قرار می گیرد، و نتایج حاصل از برنامه SERT که در سیستم SPS 5.8-GHz مورد بررسی قرار گرفته است، ارائه می گردد. این مقاله، خلاصه ای از نتایج حاصل شده از تلاش های SSP ناسا را به همراه خلاصه ای از وضعیت توسعه فناوری میکروویو WPT، ارائه می دهد.