چکیده
در این مقاله، بر اساس تئوری هزینه مبادله و از دیدگاه مشتری، به بررسی ارتباط بین رفتار اخلاقی فروش یک فروشنده، مزایای ادراک شده مشتری از اعتماد، و رضایت مشتری می پردازد تا بدین وسیله مشخص سازدمشتری به چه کسی وفادار است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که با در نظر گرفتن هزینه مبادله، مزایای اعتماد مشتری که از رفتار فروش اخلاقی فروشنده ادراک شده عاملی حیاتی است که رضایت مشتری و وفاداری او را تحت تأثیر قرار می دهد. رضایت مشتری نیز به طور قابل توجهی بر روی وفاداری او به فروشنده تأثیر مستقیم دارد، اما دارای اثر مستقیم قابل توجهی بر وفاداری اش به شرکت نیست یافته ها نشان می دهند که فروشنده نقشی کلیدی در حفظ وفاداری مشتری به شرکت ایفا می کند.
کلیدواژه ها: رفتار فروش اخلاقی، مزیت اعتماد، رضایت مشتری، وفاداری مشتری
مقدمه
در محیط رقابتی امروز، یکی از مهمترین اهدافی که بازاریابان خدماتی می بایست در جهت دستیابی به آن تلاش کنند، به دست آوردن، حفظ و بالا بردن سهم بازار فعلی شان و در مرتبهبالاتر، حفظ وفاداری مشتریان به منظور ایجاد مزیت رقابتی پایدار از طریق تلاش های بازاریابی است. بنابراین از لحاظ مدیریتبازاریابی، اطمینان از وفاداری مشتری و کسب سود حاصل از افزایش عمر مشتری بسیار حائز اهمیت است. به خصوص در حوزه خدمات، وفاداری مشتری به عنوان یکی از مهم ترین فاکتورها در عملیات کسب و کار شناخته می شود.
در خدمات، مبادلات عموماً از طریق تعامل بین مشتری و فروشنده انجام شده، و در نتیجه فروشنده به عنوان یک کانال اصلی برای برقراری ارتباط با مشتریان در نظر گرفته می شود. با این حال، چنین رابطه ای ممکن است توسط رفتارهای نادرست و غیرقابل اعتماد فروشنده تخریب گردد (کلی و اسکین، 1992). رفتار فروش غیراخلاقی ممکن است رضایت مشتری و اعتماد وی را دچار آسیب کند. نارضایتی و بی اعتمادی مشتریان را وادار می کند دست به اقداماتی برای محافظت از خود بزنند و وفاداری مشتری از دست خواهد رفت. مطالعات قبلی در این زمینه، عمدتاً روی ادراکات سرپرست فروش از رفتار فروش اخلاقی فروشنده در شرکت متمرکز شده است (به عنوان مثال، رمزی و همکاران. استروت، 2002). در مقابل، از دیدگاه مشتری، درک فروش اخلاقی فروشنده برای مشتریان دارای اهمیت است، اینکه قصدشان از حفظ ارتباط با فروشنده چیست و چه نوع رفتار خریدی را به دنبال خواهد داشت. شرکتهای خدمات هنوز تا رسیدن به توسعه و درک این موضوع راه دارند. تعداد کمی مطالعات مرتبط با این وجود دارد.
چکیده در کاربردهای توان-بالا، بیشینه فرکانس سوییچینگ به دلیل تلفات گرمایی، محدود می شود. این، منجر به شکل موج های با اعوجاج زیاد می شود. در این کاربردها، بایستی شکل موج خروجی را با استفاده از سیستم های فیلتر پسیو حجیمی، فیلتر کرد. تکنیک مدولاسیون پهنای پالس کاهش هارمونیک انتخابی (SHMPWM) که هم اکنون ارایه می شد، شکل موج های خروجی تولید می کند که در آن اعوجاج هارمونیکی محدود بوده، و هنگامی که تعداد زاویه های سوییچینگ به اندازه کافی زیاد است، کدگذاری شبکه خاص را انجام می دهد. تکنیک مربوطه، پیش از این با استفاده از فرکانس سوییچینگ برابر با ۷۵۰ Hz ارایه شده بود. در این مقاله، یک پیاده سازی مخصوص از روش SHMPWM که برای فرکانس های سوییچینگ پایین، بهینه سازی شده است، بررسی خواهد شد. نتایج آزمایشی، بدست آمده از اعمال SHMPWM به یک مبدل نقطه-خنثی-مهار شده (NPC) _با استفاده از فرکانس سوییچینگ برابر با ۳۵۰ Hz _ بدست آمده است. نتایج بدست آمده، نشان می دهند که تکنیک SHMPWM، نتایج تکنیک مدولاسیون پهنای پالس حذف هارمونیک انتخابی قبلی را _به ازای فرکانس های کلیدزنی (سوییچینگ) خیلی پایین_ بهبود می بخشد. این حقیقت، بیان می دارد که روش SPWM در کاربردهای توان-بالا، بسیار کار آمد بوده و استفاده از آن موجب کاهش مهم عناصر فیلترینگ گران قیمت و حجیم، می شود.
کلیدواژگان: فیلترها، اعوجاج هارمونیکی، سیستم های چند سطحی.
پروژه کارشناسی ارشد برق
فایل محتوای:
چکیده
محاسبه ابری انقلابی را در صنعت فناوری اطلاعات با توانمند ساختن آن ها برای عرضه دسترسی به زیرساخت هایشان و خدمات کاربردی بر مبنای اشتراک ایجاد کرده است. بنابراین، چندین شرکت همانند IBM، مایکروسافت، گوگل، و آمازون شروع به عرضه سرویس های ابری مختلف به مشتریانشان کرده اند. به دلیل تنوع زیاد در سرویس های محاسبه ابری موجود، از دیدگاه مشتری، مشکل شده است تا تصمیم بگیریم که آن ها از چه سرویسی می بایست استفاده کرده و مبنای انتخاب آن ها چه می باشد. در حال حاضر چارچوبی وجود ندارد تا بتواند این امکان را به کاربران بدهد تا به ارزیابی عرضه محاسبات ابری پرداخته و آن ها را بر مبنای توانایی شان برای تامین نیازهای کیفیت خدمات (QoS) رده بندی کنند. در این تحقیق، چارچوب و مکانیسمی را مطرح می کنیم که کیفیت را اندازه گیری کرده و سرویس های محاسبه ابری را اولویت بندی می کند. چنین چارچوبی می تواند تاثیر قابل توجهی را ایجاد کرده و رقابت سالمی را در میان ارائه دهندگان محاسبات ابری برای مد نظر قرار دادن توافقنامه سطح خدمات (SLA) و بهبود کیفیت خدمات شان ایجاد کند. ما عملی بودن چارچوب رده بندی را با استفاده از بررسی موردی نشان می دهیم.
کلیدواژه: محاسبه ابری، ارزیابی خدمات، کیفیت خدمات، توافقنامه سطح خدمات
مقدمه
محاسبه ابری به عنوان الگویی برای ارسال منابع بر مبنای تقاضا (زیرساخت، پلتفرم، نرم افزار، غیره) به مشتریان همانند تسهیلات دیگر (برای مثال، آب، برق. گاز) می باشد. این سه خدمات اصلی توسط طرح محاسبه ابری بر مبنای نیاز مشتریان فناوری اطلاعات ایجاد می گردد [1]. در ابتدا نرم افزار به عنوان خدمات (SaaS) امکان دسترسی به برنامه های کاربردی کامل را به عنوان خدمات، همانند مدیریترابطه مشتری (CRM) فراهم می کند [2]. دوم اینکه، پلفرم به عنوان خدمات (PaaS) ، جایگاهی را برای توسعه برنامه های کاربردی دیگر فراتر از آن همانند موتور جستجو برنامه گوگل (GAE) ایجاد می کند [3]. در نهایت زیرساخت به عنوان خدمات (IaaS) محیطی را برای بکارگیری، اجرا و مدیریت ماشین های مجازی و ذخیره سازی ایجاد می کند. از نظر فنی، IaaS، مقیاس پذیری افزایشی (مقیاس بالا و پایین) از منابع محاسباتی و ذخیره سازی بر مبنای تقاضا، ارائه می دهد [1].
چکیده
در پاسخ به انتقاد از مقیاسهای شخصیت علامت تجاری که دربرگیرنده جنبه های دیگر علاوه بر شخصیت علامت تجاری است، یک نام علامت تجاری جدیدی را که شامل آیتم های شخصیتی است را گسترش دادیم. پاسخ دهندگان بلژیکی (n=12,789) در مطالعه ای از 193 علامت علامت تجاری شرکت کردند. مقیاس جدید متشکل از پنج عامل است که نشان دهنده تمایل با پنج ابعاد بزرگ شخصیت انسانی است. ثابت شده که بر خلاف مقیاس های موجود، این مقیاس های جدید برای مقایسه بین علامت های علامت تجاری رده ها، و برای مقایسه بین مخاطبین معتبر می باشند. علاوه بر این، این مقیاس نشان دهنده اعتبار بالای آزمون و بازآزمون و اعتبار درون فرهنگی (در ایالات متحده آمریکا و نه کشور اروپایی) می باشد.
کلیدواژه: شخصیت علامت تجاری، نگرش برند، توسعه مقیاس، اعتبار مقیاس، صحت مقیاس
علامت های علامت تجاری متفاوت و قدرتمند به طور قابل توجهی در افزایش کارایی شرکت تاثیر گذار هستند. در این مقاله ما بر شخصیت علامت تجاری تمرکز می کنیم. شخصیت علامت تجاری مجموعه ای از صفات شخصیت انسانی هستند که هر دو قابل اجرا و مربوط به علامت علامت تجاری می باشند. (Azoulay & Kapferer, 2003, pp. 151). (Plummer 1984, 2000) استدلال کردند که شخصیت علامت تجاری ممکن است برای درک انتخاب نام علامت تجاری بسیار مهم و اساسی باشد. در واقع، در یک زمان است که در آن مصرف کنندگان نظر خود را در مورد کیفیت محصول به عنوان یک داده ارائه می کنند و رقبای محصول به راحتی می توانند این ویژگی ها را کپی کنند، هویت نام علامت تجاری قوی و شخصیت ارزشمند برای ساختن حقوق صاحبان سهام با نام علامت تجاری ارزشمند و مهم است. (van Rekom, Jacobs, & Verlegh, 2006). شخصیت علامت تجاری در دستور کار دانشگاهیان و پزشکان به طور یکسان تفاوت می گذارد. به عنوان یک نتیجه، ابزار های اندازه گیری عملی و معتبر بسیار ارزشمند هستند. کار از نظر AKER با الهام از اکثر تحقیقات در شخصیت علامت تجاری برای تاریخ عضویت گیرا می باشد.
چکیده
یک الگوریتم آرایشی به نام Genie برای تخصیص مدول ها (modules) به مکان های موجود برروی قطعات ارائه می شود. Genie نوعی تطابق و انطباق تکنیک الگوریتم ژنتیکی است که درگذشته به عنوان ابزار جامعه هوش مصنوعی مورد استفاده بوده است. این تکنیک به نوعی به عنوان پارادایم آزمایش و بررسی فضای وضعیت محسوب می شود. این تکنیک با ملاحظه هم زمان و دستکاری مجموعه ای از جواب ها، به جواب های خود دست میابد. به عنوان مثال، راه ها جهت تولید و ایجاد راه حل های «فرزندان، با هم در جفت گیری» می کند. Genie در بسیاری از نمونه های آزمایشی کوچک به طور گسترده به آن ها پرداخته شده است. راه حل های مشاهده شده آن کاملاً خوب و در چند نمونه به صورت مطلوب بوده اند.
کلیدواژگان: آرایش، الگوریتم های ژنتیکی، VLSI، طرح فیزیکی
مقدمه
LAYOUT PROBLEM مشکل اصلی در طراحی قطعه های VLSI است. به دلیل پیچیدگی که دارد غالباً به چند مشکل فرعی مجزا تجزیه می شود:
1. طراحی قطعه
2. جزء بندی
3. آرایش
4. مسیریابی
در این مقاله به بررسی مشکل آرایش – تخصیص عناصر مدار به مکان های روی قطعه پرداخته می شود. مسئله آرایش عبارت است از مجموعه ای از عناصر مدار یا ورودی های m، { e m و ….، e 1} = M و مجموعه ای از سیگنال ها یا شبکه های n، { Sn و …، S1 } = N. شبکه عبارت است از مجموعه ای از مدال های به هم متصل. ما علاوه براین مجموعه ای از مکان های قطعه L یا Slot را ارائه خواهیم داد. وقتی L≥m است، { Cl و …..، C1 } = L. Solt ها به صورت یک ماتریس همراه با ردیف های r و ستون های C سازمان دهی می شوند. هدف از این، طراحی بهینه و مطلوب هر مدول متناسب با Solt خود آن در حالی که محدودیت های الکتریکی را تحقق می بخشد می باشد. در این وضعیت بهینگی و مطلوبیت بر اساس مسیریابی مورد انتظار آرایش اندازه گیری می شود. دو مؤلفه مشترک بسیاری از اندازه های مسیریابی عبارت است از برآورد میزان تراکم سیم و میزان سیم مورد نیاز برای مسیر تمام اتصالات و ارتباطات. به حداقل رساندن میزان تراکم سیم مورد انتظار اهمیت دارد به گونه ای که یک سیم کشی عملی معمولاً با تراکم کمتر راحتر است. کم کردن میزان مورد انتظار سیم نیز اهمیت دارد. به گونه ای میزان آماده سازی سیگنال مدار معمولاً نسبت معکوس با میزان سیم دارد.