از زمان ساخت اولین خودرو تاکنون تلاشهای فراوانی در جهت بهبود عملکرد موتورهای احتراق داخلی صورت گرفته است. این بهبود در ابتدا بیشتر بر روی افزایش توان و گشتاور متمرکز بوده است ولی درحال حاضر کاهش آلاینده ها و مصرف سوخت نیز از اهداف اصلی بشمار می روند برای دستیابی به بهترین عملکرد موتور، تمامی اجزاء آن باید دقیق 1 طراحی شوند. سیستم مکش موتور بخشی از این اجزاء مهم بشمار میرود که باید بطور صحیح طراحی شود و معیار چگونگی عملکرد آن با عبارت بازده تنفسی 2 معلوم می شود و هدف افزایش هرچه بیشتر بازده تنفسی می باشد. چندراهه ورودی وظیفه توزیع هوا و سوخت به سیلندرها را بر عهده دارد. عملکرد مطلوب یک چندراهه ورودی توزیع یکنواخت مخلوط بین سیلندرها می باشد. در این صورت سیلندرها می توانند عملکرد یکنواخت و یکسان داشته باشند. از طرفی دیگر مطلوب این است که افت فشار چندراهه ورودی تا حد ممکن کم باشد تا مخلوط بیشتری به سیلندرها ارسال شده و بازده تنفسی موتور افزایش یابد. (در این پروژه از لفظ موتور بجای موتور احتراق داخلی استفاده شده است) اصول طراحی چندراهه ورودی موتورهای با سیستم سوخت رسانی چندنقطه ای با تک نقطه ای متفاوت می باشد. در موتورهای نوع اول، سوخت در راهگاه و قبل از سوپاپ تزریق می گردد و در
1 -careful engine design
2 – volumetric efficiency
چندراهه تنها هوا جریان دارد.
ما به ارائه تحلیلی از آسیب پذیری امنیتی در سیستم نام دامنه (DNS) و توسعه امنیت سیستم نام دامنه (DNSSEC) می پردازیم. داده های سیستم نام دامنه (DNS) که توسط سرورهای نامگذاری ایجاد می گردند فاقد پشتیبانی تایید منشاء داده و یکپارچگی داده ها می باشند. این فرایند، سیستم نام دامنه (DNS) را در معرض حمله کاربران (MITM) و همچنین مجموعه ای از حملات دیگر قرار می دهد. برای اینکه سیستم نام دامنه (DNS) قدرتمند تر شود، DNSSEC(توسعه امنیت سیستم نام دامنه)، توسط کمیته کارگروه مهندسی اینترنتی (IETF) مطرح شده است. DNSSEC (توسعه امنیت سیستم نام دامنه) مجوز منشاء داده و یکپارچگی داده ها را با استفاده از علائم دیجیتالی ایجاد می کند. اگرچه DNSSEC (توسعه امنیت سیستم نام دامنه)، امنیتی را برای داده های سیستم نام دامنه (DNS)ایجاد می کند، از نقص های جدی عملیاتی و امنیتی زیان می بیند. ما به بررسی طرح های DNS و DNSSEC پرداخته، و آسیب پذیری امنیتی مربوط به آن ها را مد نظر قرار می دهیم.
DNS به عنوان یک مکانیسم استاندارد برای نامگذاری مجزای آدرس IP (پروتکل اینترنتی) می باشد. به دلایل امنیتی و قایلیت دسترسی این مسئله حائز اهمیت می باشد که DNS قادر به تحمل نقص ها و حملات باشد. این موارد از حملات اخیر گسترده که با آلوده کردن حافظه نهان DNS اطلاعات مالی حساس را سرقت کرده است، مشخص می گردد.
برای بر طرف کردن مشکلات امنیتی شناخته شده با DNS، مجموعه ای از موارد توسعه یافته امنیتی مطرح شده است. DNSSEC منجر به یکپارچگی داده ها و تایید منشاء آن ها با استفاده از علائم دیجیتالی از پیش ساخته برای هر داده که در پایگاه داده DNS ذخیره می شوند، می گردد. به هر حال همان طور که ما در این مقاله نشان می دهیم، DNSSEC به معرفی موضوعات امنیتی جدید همانند زنجیره ای از موضوعات مربوط به اعتماد، و حملات همزمان و زمان بندی شده، عدم پذیرش تقویت سیستم، افزایش ظرفیت محاسبه، و دامنه موضوعات مدیریت کلیدی می پردازد.
DNS نام دامنه ها را به آدرس IP، و بلعکس تبدیل می کند. DNS به عنوان یک پایگاه داده توزیع شده جهانی بوده که از ساختارهای زنجیره ای پشتیبانی می کند. شناسه کلاینت که به عنوان یک تصمیم گیرنده شناخته می شود به عنوان یک کلاینت (ایستگاه پردازش) جستجو را انجام داده و پاسخی را از سرور DNS دریافت می کند. این پاسخ ها شامل موارد ثبت شده منابع (RRS) و حاوی اطلاعات تفکیک شده نام/ آدرس مورد نظر می باشد. دسترس پذیری و عملکرد DNS از طریق مکانیسم تکرار و ذخیره سازی بالاتر می رود. شرح مفصل عملکرد DNS در بسیاری از کتاب ها وجود دارد.
هدف اصلی این مقاله آگاهی از این موضوع است که در حرفه پرستاری، از خودبیگانگی شغلی با توجه به سن، باعث تضعیف و تخریب قابلیت های کاری می شود. از مجموعه پرستارانی که در بررسی مورد نظر شرکت کردند یک نمونه 27146 تایی از پرستاران انتخاب شدند. علاوه بر سن ‘تقاضای شغل’، ‘ کنترل شغل’ و ‘اذیت و آزار در محیط کار’ بعنوان عوامل تعیین کننده از خودبیگانگی شغلی در نظر گرفته شدند. ‘تعهدات زیاد’، ‘ عدم اطمینان در مورد درمان بیماران’ و ‘ معنای کار’ بعنوان علائم ازخودبیگانگی شغلی استفاده شد. در نهایت شاخص های توان کاری (WAI) بعنوان متغیر خروجی استفاده شد. مدل معادله ساختاری برای آزمون فرضیه های ازخودبیگانگی شغلی استفاده شد. که این مدل متناسب با داده هاست. تعهد بالا، عدم اطمینان در مورد درمان بیماران و مفهوم کار اثر مستقیمی بر شاخص توان کاری داشتند. تقاضای بالای شغل، اذیت و آزار در محیط کار، کنترل پایین شغلی و سن هم اثرات مستقیم و غیرمستقیمی (از طریق تعهد بسیار بالا، عدم اطمینان از درمان بیمار و معنار کار) بر روی شاخصهای توان کاری داشتند. توانایی پایین کاری در پرستاران مسن تر ناشی از کهولت سن و افزایش تعهد حاصل از تقاضای بالای شغل، کنترل کم شغل و سختی کار است. در مقابل، در بین پرستاران زیر50 سال، کاهش شاخص توان کاری بیشتر به خاطر عدم اطمینان از درمان بیمار و بی معنی کار است که هر دو امکان دستیابی به توان شغلی بیشتر و پیشرفت تخصص شغلی را تحت تاثیر قرار می دهد.
پرستاری از خودبیگانگی شغلی، سالخوردگی (کهولت)، توانایی کاری، مدل معادله ساختاری.
نظریه ادبی چیست؟ چگونه ایجاد شده است؟ چه کاری انجام می دهد؟ چرا مهم می باشد و یا برای چه چیزی مناسب می باشد؟ مباحث مربوط به آن چه چیزهایی هستند هستند و چرا در برابر آن مقاومت می شود؟ آیا نظریه ادبی در واقع یک کلمه یا پدیده قابل تعریف می باشد؟ تمام این پرسش ها عمقی بوده و می بایست تحت بررسی قرار گیرند، پاسخ به هیچ یک از آن ها آسان نمی باشد، و مطمئنادر یک پیشگفتار یا
خلاصه نمی شوند. اما من می خواهم با چند پاسخ مفصل کار خود را آغاز کنم.
سده بیستم با آرمان شهرهای آینده نگر و رؤیاهای تکامل بی پایان آغاز شد و با حسرت گذشته (نوستالژی) و جست وجوی بازسازی به پایان رسید. سده بیست و یکم نمی تواند در هیچ کدام پناه جوید. نکته پوچ و خندهداری در لحظه امروز بحران اقتصادی پساصنعتی و کشمکش فرهنگی پیش صنعتی ما وجود دارد. من کشمکشی میان مدرن و ضد مدرن یا صرفاً ‘برخورد تمدن ها’ را در آن نمی بینم، آنچه می بینم بیشتر برخورد نوگرایی نامتعارف است که از لحاظ زمانی و فضایی، با یکدیگر همگاه و هم فاز نیستند. برنامه های چندگانه جهانی شدن و بومی جهانی شدن با هم همپوشی دارند، اما هم رویدادی ندارند. در این چارچوب چندگانگی (تکثر) های ستیزنده و درهم تنیده، پیش وند ‘پسا'(post) خود، کهنه و دیروزین می شود. تا پایان سده پیش، اندیشمندان بسیاری برای ‘پایان’ تاریخ و هنر، کتاب و انسانیت به شکلی که ما آنها را می شناختیم یا اشک ریختند و یا آنرا جشن گرفتند. در حالی که ‘پسا های’ گوناگون یکی پس از دیگری از راه رسیدند، بسیاری از اسطوره های پیش مدرن هم خواهان سهم خود در قلمرو روشنفکری و معنویت شدند. به جای پیشوندهای به سرعت در حال تغییر’پس، پسا’، ‘ضد’، ‘نو یا نئو’، ‘فرا’ و ‘زیر’ (مجموعه) که القاکننده حرکتی سنگدلانه به پیش، ‘در ستیز’ یا ‘فراروی’ است و عاجزانه می کوشد ‘در دل یا درون’ باشد، پیشنهاد من ‘برون یا بیرون’ رفتن است: مانند: ‘برون سامانی’، ‘بیرون برادوی’، ‘بیرون نقشه’، یا ‘بیرون درست (نادرست)، ‘برون آوازه’، ‘برون متعارف’، و گاه ‘برون رنگ’ (به معنای نه همان رنگ و غیرعادی).[2] ‘برون مدرن’ دوربرگردانی به توانمندی کاووش نشده پروژه مدرن است. گذشته های پیش بینی نشده و خطرکردن ها را در کوچه پس کوچه های کناری تاریخ مدرن، در حاشیه های اشتباه روایت های اصلی فلسفی، اقتصادی و تکنولوژیکی مدرن سازی و پیشرفت بازیابی می کند. ویکتور شکلوفسکی نویسنده و منقد، خطوط کلی حرکت مهره اسب در شطرنج را پیشنهاد می دهد که دنباله رو ‘جاده پررنج دلاور’ است و آنرا به دیالکتیک ارباب برده ‘پیاده های وظیفه شناس و شاه’ ترجیح می دهد. حرکت های اریب، قطری و زیگ زاگی نمایانگر بازی آزادی انسانی، در رویا رویی با آخرت جویی های سیاسی و ایدوئولوژی هایی است که دنباله رو قوانین ابرانسانی دست نادیدنی بازار یا قدم رو (مارش) پیشرفت است. در حالی که در بیرون مسیر لگدکوب شده ساخت وسازهای چیره تاریخ ویراژ می دهیم، باید از مسیرها کناری هم پیش برویم، ولی نه مو به مو، و فرصت های از چشم افتاده و جاده های ناپیموده را بازیابیم. این فرصت ها همانند مسیرهای ترابری همگانی در چشم اندازهای امریکایی که شاهراه ها و بزرگ شاهراه های در حال تجزیه و نابودی از آن می گذرند، و با کنترل گرهای چندکاره ترافیک بازبینی می شوند، در حافظه مدرن مدفون اند.