چکیده
مدیریتزنجیره تامین الکترونیکی (e-SCM) ، شکل مشخصی از سیستم های درون سازمانی است، که به طور کلی به عنوان یکی از استراتژی های مهم برای ایجاد مزیت های رقابتی در نظر گرفته می شود. اشاعه e-SCM در میان شرکای تجاری برای کاربرد نهایی و تاثیر موفق عملکردش حائز اهمیت است. با این حال، فرایند اشاعه در ماهیت خود فرایند پیچیده و پویا است و در طول زمان مالکیت تکاملی را در گیر میسازد. نظریه اشاعه نوآوری (IDT) بر اساس بررسی موثر فرایند اشاعه با مراحل مختلف تعریف شده است. علاوه بر این، مطالعات قبلی به نتایج بی معنایی در عملکرد با قابلیت IT با توجه به اندازه گیری های ناکافی دست یافته اند. کارت امتیازی متوازن (BSC) با فرمت SCM، چهار دیدگاه عملکرد را ترکیب می کند که برای غلبه بر این مشکل مناسب است. در خصوص IDT و BSC، این مطالعه یک چارچوب جدیدی را برای بررسی روابط بین ساختار مرحله ای و بر اساس BSC می باشد. داده ها از پرسشنامه جمع آوری شده اند. نتایج نشان می دهد که در چهار دیدگاه BSC تفاوت معنی داری میان اشاعه خارجی و دو مرحله اولیه، پذیرش و اشاعه داخلی وجود دارد. علاوه بر این، تمامی چهار دیدگاه بخوبی در مرحله اشاعه خارجی تحقق مییابند. مفاهیم برای مدیران و محققان مورد بحث قرار می گیرد.
کلیدواژه: مدیریت زنجیره تامین الکترونیک، سیستم های درون سازمانی، نظریه اشاعه نوآوری، کارت امتیازدهی متوازن، عملکرد سازمانی
مقدمه
سازمان های کسب و کار با یک محیط پیچیده تر و رقابتی بیشتری نسبت به قبل از دوران اینترنت مواجه می شوند. بسیاری از سازمان ها کم کم به این اهمیت پی میبرند که باید به عنوان بخشی از زنجیره تامین در برابر سایر زنجیره رقابتی داشته باشند، که به سرعت منعکس کننده تغییر نیاز های مشتریان باشد. مدیریت زنجیره تامین (SCM) تریتب مهمی است که شرکای کسب و کار را به استفاده از محصولات و خدمات خود به طور موثر و در نهایت ایجاد یک رابطه دراز مدت قادر می سازد. SCM می تواند به طور گسترده به عنوان هماهنگی های موثر بر مواد، محصول، تحویل، پرداخت، و جریان اطلاعات بین شرکت و شرکای تجاری تعریف شود. بنابراین، ترتیب SCM پیچیده و پویا ست در حالی که شامل جریان کار های مختلفی در سراسر مرزهای درون سازمانی است. بنابراین حمایت از فناوری اطلاعات (IT) ، خصوصا، اینترنت و فن آوری های ارتباطی، برای شیوه های ممکن SCM ضروری می باشد. SCM الکترونیکی (E-SCM) به عنوان اجرای فیزیکی فرایند SCM با حمایت از IT تعریف می شود در حالی که تلاش برای تمایز مفهوم SCM است. با این حال، E-SCM، اگر چه هنوز هم در مراحل آغازین خود و با نرخ بالای شکست گزارش در نظر گرفته می شود، با این حال کلید موفقیت نهایی فرایند SCM محسوب می شود.
چکیده
واژه کارآفرینی اجتماعی برای اشاره به رشد سریع سازمان هایی که مدل هایی را برای اثربخشی مبنی بر نیازهای انسان که در بازارها موجود است و موسسات برای ارضای آن ها با شکست روبرو شده اند، مورد استفاده قرار می گیرد. کارآفرینی اجتماعی منابعی از کارآفرینی سنتی را با یک ماموریت تغییر جامعه ترکیب می کند. یک کارآفرین اجتماعی، ابراهیم آبولیش به تازگی جایزع نوبل برای طرح Sekem خود را در سال 2004 دریافت کرد،، موسسه e-bay، Skoll مقدار 4.4 میلیون پوند را به راه اندازی یک مرکز تحقیقات کارآفرینی اجتماعی و بسیاری از کارآفرینان اجتماعی با همتایان کسب و کار خود را آمیخته و در مجمع جهانی اقتصاد در داووساهدا کرد. کارآفرینی اجتماعی نگرشی را که ممکن است ایده هایی را برای استراتژی های اجتماعی قابل قبول و پایدار کسب و کار و فرم های سازمانی محرک باشند را ارائه می دهد. به دلیل سهم آن که به طور مستقیم برای اهداف توسعه پایدار (SD) در سطح بین المللی به رسمیت شناخته شده است. کارآفرینی اجتماعی نیز ممکن است شرکت های ایجاد شده را برایبرعهده گرفتن مسئولیت اجتماعی بیشتری تشویق کند.
کلیدواژه ها: کارآفرینی اجتماعی، پایداری، مدل کسب و کار، مسئولیت اجتماعی شرکت
فقرا فاقد خدمات هستند
نیازها وخواسته های انسان بطور بنیادی محرکهایی از تصمیمات شرکت ها بعنوان اینکه چه محصولات یا خدماتی برای تولید است، هستند. با این حال، با وجود ماهیت به ظاهر نامحدود از نیازهای بشر، شرکت در تلاش برای پیدا کردن بازارهای جدید و موضوع ارزشی شان، و تلاش برای رشد، که به شرکت های بزرگ تبدیل شده، به یک نتیجه خوب ختم می شود.
دو قانون اساسی به نظر می رسد که اعمال می شود.
اول در کشورهای صنعتی شده، بسیاری از مردم تمایلی به پرداخت به اندازه کافی برای برخی از محصولات و خدماتی که آنها می خواهند نداشته باشند. این یک واقعیت است که وضوح دردناکی برای راه اندازی برخی از dotcomها در دهه نود است: در حالی که خدمات رایگان ارائه شده توسط میلیون ها نفر مورد استفاده قرار می گیرد، آنها دریافتند که برای پیاده سازی هزینه برای خدمات خود، زمانی که سرمایه کسب و کار وجود ندارد، غیر ممکن است.
مقدمه
بسیاری از شرکتها و موسسات دارای حجم انبوهی از اطلاعات هستند. با گسترش سیستمهای پایگاهی و حجم بالای داده های ذخیره شده در این سیستم ها، به ابزاری نیاز است تا بتوان این داده ها را پردازش کرد و اطلاعات حاصل از آن را در اختیار کاربران قرار داد. معمولا کاربران پس از طرح فرضیه ای بر اساس گزارشات مشاهده شده به اثبات یا رد آن می پردازند، در حالی که امروزه به روشهایی نیازداریم که به اصطلاح به کشف دانش بپردازند یعنی روشهائی که با کمترین دخالت کاربر و به صورت خودکار الگوها و رابطه های منطقی را بیان نمایند. یکی از روشهای بسیار مهمی که با آن می توان الگوهای مفیدی را در میان داده ها تشخیص داد، داده کاوی است، این روش که با حداقل دخالت کاربران همراه است اطلاعاتی را در اختیار آنها وتحلیل گران قرار میدهد تا براساس آنها تصمیمات مهم و حیاتی در سازمانشان اتخاذ نمایند. باید توجه داشت که اصطلاح داده کاوی زمانی به کار برده می شود که با حجم بزرگی از داده ها، در حد مگا یا ترابایت، مواجه باشیم. در تمامی منابع داده کاوی بر این مطلب تاکید شده است. هر چه حجم داده ها بیشتر و روابط میان آنها پیچیده تر باشد دسترسی به اطلاعات نهفته در میان داده ها مشکل تر می شود و نقش داده کاوی به عنوان یکی از روشهای کشف دانش، آشکارتر می گردد.
تعریف مسأله و بیان سوال های اصلی تحقیق
یکی از مباحث مهم در بانکداری الکترونیکی بحث مدیریتارتباط با مشتری می باشد. به عبارتی کامل تر مدیریت ارتباط با مشتری یک روش، یک نظام و از همه مهم تر یک راهبرد در کسب و کار است که هدف آن طبقه بندی مشتریان و مدیریت آن ها به منظور بهینه سازی ارزش مشتری در دراز مدت، و بهرگیری سازمان از آن است. مدیریت ارتباط با مشتری، در واقع در فرایند های پیدا کردن مشتری، نزدیک شدن به آن، مدیریت و ایجاد رضایت در مشتریان و نگهداری آن ها است]1[. ادلیستن این فرایند را تحت عنوان چرخه حیات مشتری این گونه بیان می کند: بدست آوردن مشتری، افزایش ارزش مشتریان و نگهداری مشتریان خوب.
برای هر مشتری، سازمان باید قادر باشد به سوالاتی نظیر زیر پاسخگو باشد؟
1- آیا مشتری سود ده است؟
2- چرا مشتری این کسب و کار را با سازمان انجام می دهد؟
3- مشتری چه چیزی را دوباره سازمان دوست دارد؟
4- آیا مشتری این کسب و کار را با رقبای سازمان هم انجام می دهد؟
چکیده
اگرچه بررسی های بیشماری نشان می دهد که ارزش افزوده مدیریتمنابع انسانی، زمانی قوی تر می باشد که تصمیم گیری ها در زمینه مدیریت منابع انسانی در پیوند با استراتژی سازمانی می باشد، دانش تجربی در این زمینه که چگونه ملاحظات راهبردی تاثیری بر روی فرایندهای تصمیم گیری مرتبط به مدیریت منابع انسانی الکترونیک دارند، محدود می باشد. بنابراین هدف این بررسی این می باشد تا 1) به مطالعه سه بررسی موردی بپردازد که چگونه ملاحظات راهبردی، فرایند تصمیم گیری را در محدوده معرفی برنامه های کاربردی مدیریت منابع انسانی الکترونیک تحت تاثیر قرار می دهد، 2) پیشنهاداتی را برای تحقیقات آینده ارائه دهد، و 3) پیشنهاداتی را ارائه دهد که چگونه می توان ملاحظات راهبردی را به صورت بهتری در فرایند تصمیم گیری مد نظر قرار داد. سه بررسی موردی گسترده در مورد شرکت هایی که به اجرای مدیریت منابع انسانی الکترونیک می پردازند با استفاده از مدلی در مورد تدوین استراتژی مدیریت منابع انسانی الکترونیک، انجام شد. بررسی های موردی نشان می دهد که زمانی که محرک های کسب و کار خاصی، از فرایند تصمیم گیری جدا می شوند، نقش اصلی مدیریت منابع انسانی الکترونیک، ایجاد زیرساخت هایی با تمرکز بر روی جلوگیری از نارضایتی ها می باشد. برای اینکه مدیریت منابع انسانی الکترونیک به صورت راهبردی مورد استفاده قرار گیرد، کسب و کار و مدیریت منابع انسانی می بایست تنظیم گردند. بر مبنای این یافته ها، ما پیشنهادات تحقیق را برای بخش های علمی که به بررسی این رشته نوظهور از ارتباط متقابل بین استراتژی، مدیریت منابع انسانی و سیستم های فناوری اطلاعات می پردازند، ارائه می دهیم. علاوه بر این پیشنهاداتی را برای کارشناسان منابع انسانی در مورد چگونگی بهینه سازی تطبیق بین کسب و کار و مدیریت منابع انسانی ارائه می دهیم.
خلاصه
چکیده
این مقاله بر ساخت سرمایه انسانی در کسب و کار خانوادگی متمرکز است که سه بخش کلیدی را تشکیل میدهد. ابتدا، درک ما از سرمایه انسانی را در مشاعل خانوادگی با تعیین جنبه های سرمایه انسانی که در بر گیرنده دانش، مهارت ها و توانایی ها و نگرش ها و انگیزه های فردی است بالا می برد. سپس این مقاله شرایطی بوجود میآورد که کسب و کار خانوادگی می توانند این شرایط را بدست آورد و طی زمان یک مسیر از تمایلات را بین سرمایه انسانی فردی و اهداف سازمانی در پیش بگیرند. این شرایط بسته به اینکه آیا محیط بیرون پویاست یا ثابت است متفاوت میباشد. در مرحله سوم، این مقاله به مواردی توجه می کند که توسط پژهشگران مدیریت استراتژیک به به منظور تمرکز بر سطح فردی به اندازه ساختارهای سطح-سازمانی و گروهی اشتراک گذاشته شده اند.
کلمات کلیدی: کسب و کار خانوادگی، سرمایه انسانی، توازن سود
مقدمه
این موضوع در سطحی گسترده تحقق یافته که کسب و کار خانوادگی نقش مهمی را در اقتصاد جهانی ایفا می کند و برای فرایندهای کارگشای اقتصادی کلیدی هستند. اگرچه تمامی کسب و کار خانوادگی در این تعریف قرار نمی گیرند. برخی از آنها در ابتدای امر به دنبال ایجاد ارزش از طریق سودهای غیر اقتصادی نظیر دادن شغل به اعضای خانواده و حفظ پیوندهای خانوادگی هستند. این بنگاه ها که به نام بنگاه های سبک زندگی نام گذاری شده اند و اغلب در مقابل تغییرات مقاوم هستند، و تمایلی در بکارگیری مدیران غیر خانوادگی ندارند و در تصمیم گیریهای استراتژیک بسیار محتاطند در نتیجه پتانسیل شان را برای رشد آتی و سود دهی کاهش می دهند. در عوض، ایجاد کسب و کار خانوادگی آنهایی هستند که اساسا به دنبال ایجاد ثروت، حمایت از فعالیت های کارآفرینی و شناخت فرصت ها با استفاده از روابط قوی و بررسی طولانی مدت با سهام داران اصلی میباشند. این ها بنگاه هایی هستند که نقش مهمی را در کارآفرینی، نوآوری فن آوری و پیشرفت های اقتصادی ایفا می کنند. پژوهشگران کسب و کار خانوادگی همواره در تلاش برای درک کامل اینکه چرا ایجاد کسب و کار خانوادگی دارای مزایای اجرایی نسبت به دیگر کسب و کار خانوادگی و کسب و کار غیر خانوادگی است، هستند. مطالعات متعددی، تحلیل های خود را بر گروه و سطح بنگاه متمرکز کرده اند. برای مثال در سطح گروهی یا میان افراد، پژوهشگران این مزایا را با برشمردن سرمایه انسانی تفسیر کرده اند. کسب و کار خانوادگی به طور منحصر به فرد با یک جزء مشترک قدرتمندی مشخص می شوند که از روابط اجتماعی نظیر قوانین، انتظارات و هنجارهای اجتماعی در میان افراد مشتق شده اند. سرمایه اجتماعی منبعی با ارزش است زیرا هزینه های معاملات را حل کرده، مشکلات مشارکتی را بهبود بخشیده در حالی که به جریان اطلاعاتی در میان افراد کمک می کند.