تراوش گلیکول بواسطه خط سیر C2 در کلامیدوموناس رینهاردتی بعد از بستن گذرگاه با امینوکسی استات (AOA) و امینواستانتوریل (AAN) با اندازه گیری تراکم گلیکول و گلیسین مورد ارزیابی قرار گرفت. سلول های رشد کرده به صورت خوراک ساز نوری در هوا کمی گلیکول دفع کردند به جز در وجود 2 mm AOA زمانیکه 5 میکرو گلیکول در هر ساعت در هر میلی گرم کلروفیل دفع کردند. سلول های رشد کرده در CO2 (1-5%) بالا هنگام انتقال به هوا، با نیمی از گلیکول متابولیسم شده و نیمی دفع شده، سه برابر گلیکول تولید کردند. میزان کمتر گلیکول تولید شده توسط سلول های رشد کرده هوایی، وجود CO2 را با تمرکز روی مکانیزمی که منجر به افزایش سطح CO2 درونی و کاهش واکنش اکسیژن زنی ریبولوز 1,5-bisP برای تولید گلیکول می شود، بازتاب می سازد. با وجود CO2 متمرکز روی مکانیزم، مقدار قابل توجهی گلیکول تولید شده و متابولیز شده توسط کلامیدوموناس وجود دارد. ظرفیت این سلول ها برای متابولیز بین 5 و 10 میکرومول از گلیکول در هر ساعت به ازای هر میلی گرم کلروفیل با اندازه گیری جذب دو مرحله ای گلیکول برچسب دار افزوده شده تایید شده است. فاز سریع اولیه، جذب گلیکول را نشان داد، فاز کند، متابولیسم گلیکول را نشان داد. نرخ های متابولسیم گلیکول با نرخ های تعیین شده با استفاده از بازدارنده های سیکل C2 در طول تثبیت CO2 مطابقت داشتند.
در طراحی کنونی توربو ماشینها، و بخصوص برای کاربردهای مربوط به موتورهای هواپیما، تاکید اساسی بر روی بهبود راندمان موتور صورت گرفته است. شاید بارزترین مثال برای این مورد، «برنامه تکنولوژی موتورهای توربینی پر بازده مجتمع» (IHPTET) باشد که توسط NASA و DOD حمایت مالی شده است.
هدف IHPTET، رسیدن به افزایش بازده دو برابر برای موتورهای توربینی پیشرفته نظامی، در آغاز قرن بیست و یکم می باشد. بر حسب کاربرد، این افزایش بازده از راههای مختلفی شامل افزایش نیروی محوری به وزن، افزایش توان به وزن و کاهش معرف ویژه سوخت (SFC) بدست خواهد آمد.
وقتی که اهداف IHPTET نهایت پیشرفت در کارآیی را ارائه می دهد، طبیعت بسیار رقابتی فضای کاری کنونی، افزایش بازده را برای تمام محصولات توربو ماشینی جدید طلب می کند. به خصوص با قیمتهای سوخت که بخش بزرگی از هزینه های مستقیم بهره برداری خطوط هوایی را به خود اختصاص داده است، SFC، یک فاکتور کارایی مهم برای موتورهای هواپیمایی تجاری می باشد.
اهداف مربوط به کارایی کلی موتور، مستقیما به ملزومات مربوط به بازده آیرودینامیکی مخصوص اجزاء منفرد توربو ماشین تعمیم می یابد. در راستای رسیدن به اهداف مورد نیازی که توسط IHPTET و بازار رقابتی به طور کلی آنها را تنظیم کرده اند، اجزای توربو ماشینها باید به گونه ای طراحی شوند که پاسخگوی نیازهای مربوط به افزایش بازده، افزایش کار به ازای هر طبقه، افزایش نسبت فشار به ازای هر طبقه، و افزایش دمای کاری، باشند.
بهبودهای چشمگیری که در کارایی حاصل خواهد شد، نتیجه ای از بکار بردن اجزایی است که دارای خواص آیرودینامیکی پیشرفته ای هستند. این اجزا دارای پیچیدگی بسیار بیشتری نسبت به انواع قبلی خود هستند که شامل درجه بالاتر سه بعدی بودن، هم در قطعه و هم در شکل مسیر جریان می باشد.
میدان های جریان مربوط به این اجزا نیز به همان اندازه پیچیده و سه بعدی خواهد بود. از آنجایی که درک رفتار پیچیده این جریان، برای طراحی موفق چنین قطعاتی حیاتی است، وجود ابزارهای تحلیلگر کارآتری که از دینامیک سیالات محاسباتی (CFD) بهره می برند، در پروسه طراحی، اساسی می باشد.
در گذشته، طراحی قطعات توربو ماشین ها با استفاده از ابزارهای ساده ای که بر اساس مدلهای جریان غیر لزج دو بعدی بودند کفایت می کرد. اگرچه با روند کنونی به سمت طراحی ها و میدانهای جریان پیچیده تر، ابزارهای پیشین دیگر برای تحلیل و طراحی قطعات با تکنولوژی پیشرفته مناسب نیستند. در حقیقت جریانهایی که با این قطعات برخورد می کنند، به شدت سه بعدی (3D)، ویسکوز، مغشوش و اغلب با سرعت ها، در حد سرعت صوت می باشند. این جریان های پیچیده، قابل فهم و پیش بینی نیستند، مگر با بکار بردن تکنیک های مدلسازی که به همان اندازه پیچیده هستند.
هدف مطالعه: کوبی و همکاران (2013 ) طی یک مطالعه سه ساله (آینده نگر، تصادفی، مولتی سنتریک) طول عمر ترمیم های خلفی انجام شده با بیودنتین (یک ماده جدید جایگزین عاج) را مورد بررسی قرار دادند.
مواد و روش ها: ابتدا به منظور ارزیابی طول عمر بیودنتین در ترمیم های خلفی، این ماده بر اساس معیارهای USPHS (خدمات بهداشت همگانی ایالات متحده) با کامپوزیت z100 مورد مقایسه قرار گرفت. در مرحه دوم پس از بروز ابریژن، بیودنتین به عنوان ماده جایگزین عاج در همراهی با کامپوزیت z100 ارزیابی شد.
نتایج: ابتدا 397 نفر وارد مطالعه شدند. در بررسی اولیه که پس از یک سال انجام شد، 212 نفر در مطالعه باقی مانده بودند. در ابتدای انجام ترمیم، هر دو ماده از نظر جا به جایی، فرم آناتومیک ()، تطابق لبه ای و تماس اینترپروگزیمال درجات مطلوبی را نشان دادند. طی پیگیری، دو ماده از نظر خشونت سطحی در سطح مطلوب درجه بندی شدند و بعلاوه فاقد پوسیدگی ثانویه و درد پس از عمل بودند. بیودنتین تا شش ماه پس از انجام ترمیم خواص قابل قبولی را ازنظر فرم آناتومیک، تطابق لبه ای و تماس اینترپروگزیمال حفظ نمود. مقاومت به تغییر رنگ لبه ای در بیودنتین برتر از z100 بود. در مواردی که پس از کنترل وایتالیتی پالپ، بیودنتین به عنوان جایگزین عاج حفظ و با کامپوزیت z100 پوشانده شد، ترمیم هایی مطلوب و بدون علایم کلینیکی را فراهم آورد.
نتیجه گیری: بیودنتین به عنوان ماده ترمیمی دندانهای خلفی تا شش ماه قابل قبول است. چنانچه پس از این مدت با کامپوزیت z100 پوشش داده شود، یک جایگزین عاجی مناسب، با کارآیی مطلوب و قابل قبول خواهد بود.
اهمیت کلینیکی: بیودنتین می تواند به عنوان جایگزین عاج در زیر ترمیم های خلفی کامپوزیت استفاده شود.
اکنون جهت حصول اطمینان و سنجش آنچه که به عنوان مزیت این بسته خدمت شما عرض کردیم می توانید بخش کوچکی از محصول را به صورت رایگان دانلود کرده و در صورت رضایت اقدام به خرید مجموعه کامل نمونه سوالات ذکر شده نمایید.
60 سوال اختصاصی (فاقد پاسخنامه)
30 سوال عمومی شامل ادبیات فارسی و زبان انگلیسی و رایانه (فاقد پاسخنامه)
+ تمامی موارد دکر شده به صورت یکجا در این بسته موجود می باشند.
اکنون جهت کسب اطمینان بیشتر، شما می توانید بخش کوچکی از این محصول را مشاهده نموده و سپس در صورت تمایل اقدام به خرید کامل محصول نمایید. جهت دانلود رایگان بخشی از محصول اینجا کلیک نمایید
مجموعه کامل نمونه سوالات آماده خرید می باشد.