در سال 1997، کونو و همکارانش (به نام های توشیوکی کونو، هیساشی کوتاکموری، هیروشی نیکی) با بهبود روش گوس – سایدل برای ماتریس های Z، جبر خطی Appl. 267 (1997) ثابت کرد که نرخ همگرای روش گوس – سایدل با پیش شرط برای ماتریس های Z مسلط قطری ساده نشدنی با پیش شرط 1+sa برتر از نرخ روش تکرار پایه می باشد.
در این مقاله، پیش شرط جدید ارائه می کنیم که متفاوت از پیش شرط ارائه شده توسط کونو و همکارانش (به نام های توشیوکی کونو، هیساشی کوتاکموری، هیروشی نیکی که به اصلاح روش روش گوس – سایدل برای ماتریس های Z، جبر خطی Appl. 267 (1997) پرداختند، می باشد و نظریه همگرایی در مورد دو روش تکراری پیش شرط دار را زمانیکه ماتریس ضریب یک ماتریس H می باشد، را ثابت می کنیم. در ضمن، دو شرط کافی جدید برای تضمین همگرایی روش های تکراری پیش شرط دار ارائه می شوند.
سیستم خطی زیر را در نظر می گیریم: که در آن A یک ماتریس nxn می باشد و x و b بردارهای n بعدی می باشند. برای هر تجزیه، A=M-N با ماتریس ناویژه (ناتکین)، روش تکراری پایه برای حل سیستم خطی (1) به صورت زیر می باشد: برخی تکنیک های پیش شرطی که نرخ همگرایی این روش های تکراری را بهبود می بخشند، توسعه یافته اند.
با افزایش استفاده از سیستم های انرژی توزیع شده (DE) در صنعت و پیشرفت های فنی آن، فهم مجتمع کردن این سیستم ها با سیستم های الکترونیک قدرت، مهم تر شده است. بازارها و سودهای جدید برای کاربردهای DE، شامل توانایی ارایه خدمات جانبی، بهبود بازده انرژی، بهبود قابلیت اطمینان سیستم قدرت، و اجازه انتخاب دادن به مشتری، می باشد. واسط های الکترونیک قدرت پیشرفته (PE) به سیستم های DE اجازه می دهد تا عملکردی بهبود یافته به صورت اقدامات بهبود کیفیت توان و ولت-آمپر راکتیو (VAR)، افزایش سازگاری سیستم الکتریکی با کاهش دادن عوامل خطا، و انعطاف در عملکرد با منابع DE مختلف دیگر، همزمان با اینکه هزینه های اتصالات را نیز کاهش می دهد، ارایه دهند. این مقاله، مسایل مجتمع کردن سیستم را که به سیستم های DE مربوط می باشد، امتحان کرده و مزایای استفاده از واسط های PE برای این کاربردها را نشان می دهد.
انرژی توزیع شده (DE)، تولید توزیع شده (DG)، جریان خطا، اتصال داخلی، واسط، اینورتر، میکروشبکه، الکترونیک قدرت (PE)، کیفیت توان.
سیستم های انرژی توزیع شده (DE)، که همچنین تولید توزیع شده (DG) نام دارند، سیستم های انرژی هستند که در محل مصرف کننده و یا در نزدیکی آن می باشند. به طور معمول از 1 kW تا 10 MW وجود داشته، و می توانند انرژی برق، و در برخی موارد گرما نیز، تحویل دهند. مزایای بالقوه گوناگونی در سیستم های DE، هم برای مصرف کننده و هم تولید کننده برق وجود دارد که امکان انعطاف پذیری بیشتر و امنیت بیشتر انرژی را می دهد [1]. برای مشتری، این مزایا عبارتند از: کاهش نوسانات قیمت، قابلیت اطمینان بیشتر، و بهبود کیفیت توان. مزایای بالقوه زیادی برای تولید کننده انرژی وجود دارد، از قبیل آزاد شدن ظرفیت خط، کاهش پرباری در انتقال و توزیع، تاخیر سرمایه گذاری در شبکه و بهبود بهره برداری از دارایی شبکه، و قابلیت سیستم DE در ارایه خدمات جانبی، مانند پشتیبانی و پایداری ولتاژ، پشتیبانی ولت-آمپر-راکتیو (VAR)، و ذخایر احتمالی.
با توجه به فقدان منابع مرتبط با رفتار بلوک های خاک رس در معرض چرخه های انجماد، ذوب، کار اکتشافی در این بلوک به منظور مطالعه اثرات چرخه انجماد ذوب در خواص مکانیکی آنها انجام شده است. از آنجا که بلوک ها تثبیت شده نیستند، روش ها به طور مرسوم برای چرخه های انجماد، ذوب بکار برده می شود، به گونه ای که در آن نمونه ها غوطه ور شده و با این مورد مطالعه سازگار می شوند: نمونه ها با قرار گرفتن در یک محیط مرطوب به مدت 1 هفته (20 ° C و 95٪ (RH (رطوبت نسبی) مرطوب شده و پس از آن بدون هیچ گونه رطوبت مجدد بین چرخه ها در معرض چرخه انجماد ذوب قرار میگیرند. تغییرات وزن و سرعت موج متراکم نشان داد که چرخه های انجماد، ذوب منجر به خشک شدن نمونه ها می شود. عواقب ناشی از این چرخه ها در خصوصیات بلوک های خاک خشکی و سخت شدن نمونه ها می باشد. این سختی توسط مطالعه خصوصیات مکانیکی بلوک های خاک رس (مدول ها و مقاومت فشاری مشخص شد.
بلوک های خاک رس، چرخه های انجماد و ذوب، سخت شدن خشک کردن،
زمین یکی از قدیمی ترین مصالح ساختمانی است و هنوز هم به طور گسترده در بسیاری از کشور های جهان مورد استفاده قرارمی گیرد. حتی امروزه، یک سوم از جمعیت انسانی در خانه های خاکی زندگی می کند که در کشورهای در حال توسعه این رقم بیش از نیم است. (Minke، (2006 در کشورهای پیشرفته، به عنوان مثال، در جنوب غربی فرانسه، خاک عمدتا برای ساخت و ساز تا سال 1870 مورد استفاده قرار گرفت. پس از این تاریخ، سیمان توسعه پیدا کرد و برای ساخت و ساز ترجیح داده شد.
تراوش گلیکول بواسطه خط سیر C2 در کلامیدوموناس رینهاردتی بعد از بستن گذرگاه با امینوکسی استات (AOA) و امینواستانتوریل (AAN) با اندازه گیری تراکم گلیکول و گلیسین مورد ارزیابی قرار گرفت. سلول های رشد کرده به صورت خوراک ساز نوری در هوا کمی گلیکول دفع کردند به جز در وجود 2 mm AOA زمانیکه 5 میکرو گلیکول در هر ساعت در هر میلی گرم کلروفیل دفع کردند. سلول های رشد کرده در CO2 (1-5%) بالا هنگام انتقال به هوا، با نیمی از گلیکول متابولیسم شده و نیمی دفع شده، سه برابر گلیکول تولید کردند. میزان کمتر گلیکول تولید شده توسط سلول های رشد کرده هوایی، وجود CO2 را با تمرکز روی مکانیزمی که منجر به افزایش سطح CO2 درونی و کاهش واکنش اکسیژن زنی ریبولوز 1,5-bisP برای تولید گلیکول می شود، بازتاب می سازد. با وجود CO2 متمرکز روی مکانیزم، مقدار قابل توجهی گلیکول تولید شده و متابولیز شده توسط کلامیدوموناس وجود دارد. ظرفیت این سلول ها برای متابولیز بین 5 و 10 میکرومول از گلیکول در هر ساعت به ازای هر میلی گرم کلروفیل با اندازه گیری جذب دو مرحله ای گلیکول برچسب دار افزوده شده تایید شده است. فاز سریع اولیه، جذب گلیکول را نشان داد، فاز کند، متابولیسم گلیکول را نشان داد. نرخ های متابولسیم گلیکول با نرخ های تعیین شده با استفاده از بازدارنده های سیکل C2 در طول تثبیت CO2 مطابقت داشتند.