آنالیز تغییرات ساختاری ایجاد شده در الیاف پنبه حین پروسه زیست پرداخت با سلولاز به دست آمده از تریکودرما ریزای بررسی شده است. هیدرولیز به وسیله سلولاز باعث کاهش وزن نمونه ها می شود، که به نوبه خود، جدا شدن الیاف و از بین رفتن ناهمواری های سطحی الیاف را به همراه دارد، همان طور که در تصاویر SEM نیز دیده می شود. درجه بلورینگی، به دلیل هیدرولیز تصادفی آنزیم های سلولاز روی الیاف پنبه، تحت تاثیر پروسه زیست پرداخت قرار نمی گیرد. نظم جانبی کریستالیت ها که بین پیک های (101) و(101 ̅) پراش پرتو x محاسبه شده، در اثر هیدرولیز از 692/0 به 667/0 کاهش یافته است، هرچند که ضخامت کریستالیت عمود بر صفحه 002 بدون تغییر باقی می ماند. نتایج FTIR، خمش پیوند O-H، خمش در صفحه پیوند CH2 و نوسان پیوند C-H زنجیرهای سلولز در نمونه های پنبه ای زیست پرداخت شده با سلولاز را نشان می دهد.
زیست پرداخت پارچه های پنبه ای با استفاده از سلولاز، با هدف از بین بردن ناخالصی های سلولزی و انتهای الیاف بیرون زده از سطح پارچه و به منظور بهبود ظاهر و زیردست پارچه ها انجام می شود. شکاف ها و ترک های مارپیچ و عرضی اغلب در الیاف پنبه بعد از هیدرولیز طولانی مدت با سلولاز دیده می شود. کاهش وزنی بین %7/1 تا %7/19، به همراه کاهش نسبی مقاومت گسیختگی در نمونه های زیست پرداخت شده گزارش شده است.
باز جذب رطوبت نمونه ها حین هیدرولیز با آنزیم و همراه با هم زدن شدید از 6% به %1/6 افزایش یافته که اساساً به دلیل فیبریلی شدن الیاف است. تمایل سلولاز به پنبه به درجه بلورینگی و شرایط ماده اولیه و ترکیبات سلولاز استفاده شده در واکنش بستگی دارد. با اینکه هیدرولیز تصادفی سلولز تاثیری در درجه بلورینگی ندارد، نتایج متفاوتی در گذشته گزارش شده است.
جمعیت جهان با شتاب سریعی رو به تغییر می باشد (انقلاب پارینه سنگی و نوسنگی در ارتباط با این انفجار آماری در حدود سال 1500 آغاز شد.) در مقایسه با این دوره، دوره کاهش دارای اندازه بسیار پایین تری می باشد (جز البته در موارد محلی). تنوعی از مکانیسم های بهبود وجود دارد تا از عواقب بحران مرگ و میر جلوگیری گردد. برای نمونه نوسانات اقلیمی باعث توقف رشد جمعیت جهان نشده است. سازمان ملل انتظار رشد جمعیت بیشتری را از 6.5 میلیارد امروزی به 9 میلیارد در سال 2050 و میزان احتمالی 10 میلیارد تا پایان قرن پیش بینی می کند. چنین طرح هایی بلاهای طبیعی غیر قابل پیش بینی و محتمل را که ممکن است منجر به بعضی از مهاجرت های بین المللی جدید گردد، در نظر نگرفته است.
جمعیت جهان، طرح ها، اقلیم، تطابق، بلایای طبیعی.
جمعیت بشر در گذشته به دلیل بعضی از شرایط و پدیده ها همانند تغییر آب و هوا کم و بیش دارای نوساناتی بوده است. جمعیت جهان در یک دوره رکود و نوسان دارای رشد متناوبی بوده است ولی در هیچ دوره ای دارای کاهش نبوده است. این بدین معنی نمی باشد که جمعیت محلی سقوط و یا کاهش نداشته است. ما در اینجا به بررسی اطلاعات موجود جمعیت جهان در 70 هزار سال گذشته با توجه به بعضی از فاکتورهای تعیین کننده می پردازیم و به طرح های دیگر در 50 یا 150 سال بعد نگاهی می اندازیم.
امروزه سیستمهای اطلاعاتی کامپیوتری سهم بسزایی درکارایی امور تجاری و کنترلی دارند. لذا برای حصول این کارایی ضروری است که اطلاعاتی که به کامپیوترها وارد می شوند، دقیق و بهنگام بوده و در ضمن، گردآوری آنها نیز هزینه زیادی دربر نداشته باشد. درمیان انواع سیستمهای شناسایی خودکار، تکنولوژی بارکد جزء ساده ترین ها است. این سیستم به صورت تجهیزات جانبی کامپیوترهای شخصی که امروزه در واحدهای صنعتی، تجاری و اداری کشور جایگاه مهمی یافته اند، قابل بکارگیری است.در این تحقیق سعی شده انواع سیستم های بارکدینگ معرفی شده و کاربرد های هر یک مورد بررسی قرار گیرند.
همچنین باتوجه به پیشرفت روز افزون علوم مختلف، وتوسعه تغییرات در تکنولوژی های موجود، ما را بر آن داشت تا از فنآوری های جایگزین و جدید نیزمواردی را بیان کنیم.
در سالهای اخیر، نوارهای سیاه وسفید ظاهراً همشکلی که روی بسیاری از کالاهای تجاری از قبیل مجلات، نوشابه ها، کنسروها، کتابها، انواع جعبه ها و … چاپ می شود، بسیاری از نظرها رابه خود جلب کرده است. این نوارهای سیاه وسفید که بارکد نام دارند، علائمی هستند که حاوی اطلاعاتی در مورد کالا ها می باشند. برای رمزگشایی این علائم باید از دستگاهی به نام اسکنر بارکد استفاده نمود که بارکد را به صورت نوری می خواند و به کامپیوتر متصل به آن منتقل می کند. اسکنر بارکد از خود نوری می تاباند که پس از برخورد با نوارهای سیاه وسفید بارکد، دوباره به دستگاه بازباتانده می شود. جاهایی که سیاه است نور را کمتر و جاهایی که سفید است، نور را بیشتر بازمی تابانند و در نتیجه اسکنر می تواند تغییرات و در حقیقت پهنای نوارها را تشخیص دهد. این نوارها بسته به ضخامتشان و فاصله شان از هم، اطلاعات مختلفی را در بردارند (ارتفاع خطوط، اطلاعاتی را بیان نمی کند).
قابلیت جوش خوردگی خال جوش اتصالات فلزی غیرمشابه بین فولادهای ضدزنگ و فولادهای زنگ بررسی شد. هدف از این مطالعه تعیین پارامترهای خال جوش اتصالات فلزی غیرمشابه و تعیین ویژگی خواص مکانیکی اتصالات بود. بررسی های متالورژیکی، اندازه گیرهای ریزسختی، آزمایشات پوسته شدن، آزمایشات برش لبه روی لبه، آزمایشات کشش عرضی، و آزمایشات ترک خوردگی تنشی انجام شد.
مشخص شد که در اتصالات فلزی غیرمشابه بین فولاد ضدزنگ و فولاد زنگ پذیر، بار ترک نمونه های تنش عرضی تقریبا 72-78% نمونه های برش لبه رو لبه بود. تکه فلز جوش اتصالات فلزی غیرمشابه کاملا مارتنزیت بود. اما به اندازۀ کافی نرم و شکل بود که نوع شکست در هر دو آزمایش تنش عرضی و برش لبه روی لبه، شکست توپ وار باشد. در مورد آزمایش خستگی خوردگی، اتصالات جوش خوردۀ خال جوش، سطوح مختلف استحکام مواد پایه بر استحکام خستگی خوردگی هیچ تأثیری نداشت. اما بر ضخامت ورق فلزی تأثیر بسزایی داشت. استحکام نمونه جوش خوردۀ خال جوش با افزایش ضخامت ورقۀ فلزی افزاش یافت. پوشش الکتریکی نمونه های آزمون بر خواص خستگی خوردگی اتصالات جوش خوردۀ خال جوش تأثیر نداشت. آزمایشات ترک خوردگی تنشی نشان داد که اتصالات فلزی غیر مشابه فولاد ضدزنگ EN 1. 4318 و فولاد زنگ پذیر روی اندود ZStE260BH نسبت به شکنندگی هیدروژن در محلول کلرید سدیم در دمای 3. 5% اتاق حساس هستند. کراکینگ یا ترک خوردگی قابل قیاس در اتصالات فولاد ضدزنگ در هنگام پیوند کووالانسی به روی نیز مشاهده شد. دلیل شکنندگ هیدروژن جوشهای فلزی غیرمشابه این است که قطعۀ فلزی جوش کاملا مارتنزیت است و پتانسیل خوردگی به دلیل روکش کاری روی کم است.
جوشکاری خال جوش، اتصالات فلز غیرمشابه، فولاد ضدزنگ، فولاد زنگ پذیر، اتصالات جوش خوردۀ خال جوش
جوش های فلزی غیرمشابه در ساختمان جوش خورده معمولا و رایج هستند و عملکرد آنها غالبا برای کارایی کل ساختار ضروری است. جوش خوردگی فلز غیرمشابه شامل اتصال دو یا چند فلز یا آلیاژ مختلف به هم می باشد. چند نوع جوش فلزی غیرمشابه وجود دارد و اتصال فولاد ضدزنگ به فولاد زنگ ناپذر رایج ترین نوع آن است.
هدف- این مقاله به دنبال ارائه چارچوبی عمومی جهت ارزیابی و شبیه سازی ریسک های برون سپاری در زنجیره تامین می باشد. طرح / روش/ رویکرد- این رویکرد ترکیبی روش تجزیه و تحلیل ریسک کیفی را که حالت ریسک-شکست زنجیره تامین و تحلیل اثر نامیده می شود، دربرمی گیرد که اقدامات شناسائی، تحلیل و کاهش ریسک را به منظور ارزیابی ریسک برون سپاری زنجیره تامین با هم ادغام می کند. ارزیابی ریسک کیفی به مدیران ریسکی این امکان را می دهد تا نمایش تصویری از ریسک های حتمی را با استفاده از نقشه ریسک تهیه کنند. شبیه سازی مونت کارلو(MSC) مربوط به ریسک های حتمی برون سپاری تحویل با استفاده از سیستم Milk-Run اتخاذ شده است. یافته ها- متغیرهای کلیدی عملکرد و ریسک برون سپاری تحویل با استفاده از مفاهیم آماری پایه تحلیل شده اند. چنین نتیجه گیری شد که تنظیمات تازه پیاده شده برون سپاری تحویل در سیستم Milk-Run میانگین هزینه کل و زمان تاخیر تحویل به مشتری را کاهش می دهد. با این وجود، حد معینی از ریسک و عدم قطعیت با توجه به وجود تغییر و عدم پایداری همچنان وجود دارد. محدودیت ها / کاربردهای تحقیق- این مقاله نشان می دهد که سازمان قادر به مدیریت ریسک از طریق اتخاذ یک روش سیستماتیک برای شناسائی ریسکهای بالقوه قبل از برون سپاری می باشد و می تواند MSC را برای بررسی ریسک های قابل سنجش همچون زمان تاخیر و هزینه بکار ببرد. کاربردهای عملی- این مقاله خط مشی عمومی برای شاغلان جهت ارزیابی برون سپاری لجستیک و مشاوران و متخصصان مدیریت لجستیک جهت ارزیابی ریسک و تاثیر برون سپاری ارائه می کند. اعتقاد بر این است که چارچوب پیشنهادی ارزیابی ریسک به تحلیل عدم قطعیت هزینه های عملیاتی کمک خواهد کرد و پایداری زنجیره تامین را تضمین خواهد کرد. با این وجود، محدودیت این تحقیق این است که طیف کامل ریسک برون سپاری به ویژه ریسک غیر قابل سنجش از طریق MSC قادر به تحلیل نخواهد بود. اصالت/ ارزش- این مقاله چارچوب یکپارچه ای را که روش کمی و کیفی را جهت مدیریت ریسک برون سپاری با هم ترکیب می کند، پیشنهاد می دهد. این مقاله مقیاس اندازه گیری استاندارد را جهت کمی سازی ریسک در زنجیره تامین به طوری که اثربخشی برون سپاری را تعیین کند، ارائه می دهد.