چکیده
اسکواموس سل کارسینومای دهان (OSCC) شایع ترین نوع سرطان سر و گردن است. میزان بقای 5 – ساله این سرطان طی دو دهه گذشته همچنان کمتر از 50% باقی مانده است و لذا ابداع روش های جدید برای تشخیص زود هنگام آن ضروریست. بزاق برای تشخیص برخی بیماری های سیستمیک استفاده می شود و کاربرد آن در تشخیص OSCC تحت بررسی است. از میان ترکیبات متعدد بزاق که در تشخیص OSCC استفاده می شوند، شواهد فراوانی در ارتباط با کاربرد سایتوکاین ها وجود دارد. در برخی مطالعات تولید بیش از حد سایتوکاین های پیش التهابی و پرو – آنژیوژنیک توسط سلول های OSCC گزارش شده است و نقش سایتوکین ها در پیشرفت و آنژیوژنز تومور به خوبی شناخته شده است. با این حال، بسیاری از بیماری های التهابی و اختلالات ایمونولوژیک می توانند بر سطح سایتوکاین های موجود در سرم و بزاق اثر داشته باشند. در این مقاله به بررسی مروری مطالعاتی که در این زمینه منتشر شده اند و برخی نقاط فوت و ضعف آنها پرداخته شده است.
کلیدواژگان: کاربرد سایتوکین های بزاق در غربالکری اسکواموس سل کارسینوما دهان
مقدمه
سرطان دهان 80% تا 90% از سرطانهای سر و گردن را تشکیل مددهد و شایع ترین تومور (%OSCC (%80 -90 است. در سراسر جهان با وجود پیشرفت های درمانی، میزان بقای 5 ساله سرطان سر و گردن طی دو دهه گذشته همچنان کمتر از50 درصد باقی مانده است. مشکلات ناشی از متاستاز، عود موضعی و مشکلات درمانی که بدلیل مراجعه دیر هنگام بیمار بوجود می آید، مانع اصلی درمان OSCC می باشند. بنابراین، تشخیص زودرس یک روش ارزشمند در بهبود نتایج درمان و در نتیجه افزایش طول عمر بیمار است. بطور معمول، OSCC با بررسی هیستوپاتولوژیک بیوپسی از ضایعات دهانی که در معاینات بصری مشکوک بوده اند، تشخیص داده می شود. گرچه ارزیابی هیستوپاتولوژیک ممکن است از یک پزشک به پزشک دیگر نتایج متفاوتی داشته باشد اما این روش بسیار قابل اعتماد است. این روش برای پرسنل وقت گیر و پر زحمت و برای بیمار ناخوشایند است و بنابراین در برنامه های غربالگری فراگیر مناسب نیست. برنامه های غربالگری که منحصرآ بر پایه معاینه بصری انجام می گیرند، در تمام موارد کارآمد نمی باشند زیرا نتایج آنها به محل آناتومیک ضایعه، مهارت معاینه کننده و پیشرفت ضایعه بستگی دارد.