خلاصه
با توجه به این حقیقت که ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی همانند بخش سلامت گوگل و بخش بهداشت شرکت مایکروسافت سازگار با قانون پاسخگویی و انتقال بیمه بهداشت ایالات متحده (HIPAA) می باشد، حریم خصوصی بیماران همچنان در خطر می باشد. نیاز به وجود استراتژی برای تامین امنیت حریم خصوصی بیمار زمانی که به تبادل سوابق بهداشتی بین نهادهای مختلف در اینترنت می پردازیم، می باشد. چندین طرح محرمانه و مکانیسم های کنترل دسترسی برای حمایت بکارگیری این روش ها، صاحبان داده قادر به کنترل و حمایت از افشای خصوصیات سوابق سلامت مهم افراد نمی باشند. این موارد، نیاز برای تطبیق با مکانیسم امن برای محافظت از اطلاعات فردی در برای افشای غیرمجاز آن، افزایش می دهد. ما مکانیسم کنترل دسترسی در سطج جدید که بر مبنای زیرشاخه هایی می باشد، مطرح می کنیم، که این امکان را به صاحبان داده می دهد تا کنترل بیشتری در مورد دسترسی به این داده ها در سطح مبنا داشته باشند. همچنین مکانیسم جدیدی را برای کاهش تعداد داده های کلیدی که در دست هر کاربر در سیستم می باشد، مطرح می کنیم. بنابراین، تعداد موارد کلیدی که توسط صاحبان داده نگهداری می شود نیز کاهش می یابد. نتایج تجربی نشان می دهد که طرح های ما اطمینانی را در مورد دسترس پذیری سیستم ایجاد کرده و به این ترتیب در دنیای واقعی نیز کاربرد دارد.
مقدمه
اعتیاد به مواد مخدر، به عنوان نابسامانی اجتماعی، پدیده ای است که بدان «بلای هستی سوز» نام نهاده اند؛ زیرا ویرانگری های حاصل از آن زمینه ساز سقوط بسیاری از ارزش ها و هنجارهای فرهنگی و اخلاقی می گردد و سلامت جامعه را به مخاطره می اندازد. هر سال این بلای خانمان برانداز، قربانیان بی شماری را به آغوش سرد خاک می نشاند. اعتیاد به مواد مخدر تقریباً پدیده نوظهوری است که از عمر آن شاید بیش از 150 سال نمی گذرد. البته مصرف ماده مخدر و حتی خوگری و نیز استعمال نفننی بدان، تاریخی طولانی دارد. لیکن از قرن 19 به بعد است که به سبب تأثیر فراوان بر جنبه های متفاوت زندگی اجتماعی انسان ها، توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. تحقیقات تاریخی و مردم شناختی نشان داده است که استفاده از مواد مخدر در گذشته صرفاً به بزرگسالان محدود بود و نوجوانان و جوانان به آن روی نمی آوردند. مصرف مواد مخدر به طور پراکنده در مراسم اعتقادی و مذهبی منحصراً توسط گروه های خاصی در شرایط معینی صورت می گرفت. اما بعدها هنگامی که مرفین، هروئین، کوکائین و بازار آمد، مواردی از اعتیاد جوانان نیز مشاهده شد. در دهه 1960 تعداد معتادان به این پدیده آنقدر اندک بود که توجه اجتماعی را در مقایسه وسیع به خود جلب نمی کرد؛ اما در اوایل دهه 1970 استفاده از مواد مخدر ناگهان در میان جوانان و نوجوانان شایع شد و به صورت مسأله ای جهانی و ابعاد همه گیر آن به صورت یک موج از قاره ای به قاره دیگر گسترش یافت. و در دنیای هیپیگری ماری جوانا وسیله ای برای تفریح اشتراکی و گروهی شد و همراه موسیقی و عشق به عنوان سه رکن اساسی فرهنگی هیپیها متجلی گردید. مشکل این آفت ویرانگر در دهه مذکور به چند کشور صنعتی ثروتمند جهان محدود می شد، اما اینک به یک معضل جهانی تبدیل شده و آثار تخریبی آن بیشتر متوجه کشورهای توسعه نیافته است.
دسته: مدیریت
حجم فایل: 220 کیلوبایت
تعداد صفحه: 16
مقدمه
وفاداری به نام تجاری مفهومیست که در چند دهه ی اخیر مورد توجه بسیاری شرکت ها که به دنبال جلب وفاداری مشتریان خود هستند قرار گرفته است. در حالیکه می دانیم وفاداری به نام تجاری برای سازمان ها اهمیت دارد، کارکرد نگرشی وفاداری به نام تجاری از دیدگاه مشتری چندان واضح نیست. چرا مشتریان همواره از یک نام تجاری خاص خرید می کنند؟ در این مقاله ما به بیان این مساله می پردازیم که تعهد و تمایل به خرید از نام تجاری خاص از بروز واکنشی صورت می گیرد که مشتری را به خرید مجدد سوق می دهد. ما از چارچوب کتز (1960) نسبت به رویکرد کاربردی به نگرش ها به منظور تحقیق بر رابطه ی میان چهار عملکرد وفاداری و سه جنبه از وفاداری به نام تجاری استفاده خواهیم کرد.
برای پاسخ به این سوال در مورد اینکه چه چیز باعث وفاداری نگرشی مشتریان می شود باید به شناسایی کارکردهای روانشناسی وفاداری به نام تجاری بپردازیم. شواهدی وجود دارد که خریداران گاه به هنگام خرید غیر منطقی عمل کرده و تحت تاثیر شرایط قرار می گیرند اما در برخی دیگر از موارد هم منطقی و تصمیم گیرنده هستند انتخاب هر رویکرد کاملا به شرایط محیط بستگی دارد (چادوری، 2006 و کتز 1960). یکی از تئوری هایی که مربوط به وجود نگرش ها و رفتارهای منطقی و غیر منطقی تئوری کاربردی نگرش کتز (1960) است. فرضیه ی اصلی این تئوری بر این پایه استوار است که درک محرک ها (عملکردها) باید قبل از تغییر نگرش صورت گیرد (اشلاسر 1998).
تئوری کاربردی نگرش (کتز 1960) چهار کارکرد اصلی نگرش را که به شرح اهداف نگرش نسبت به اشیاء می پردازند بررسی کرده و نهایتا رفتار را توصیف می کند. این تئوری در موقعیت های رفتاری مختلف گسترش یافته و مورد آزمایش قرار گرفته است: برای مثال گرو و همکاران (1977) سرگرمی، لوکاندر و اسپیور (1978) تنیس، کروگانوکار و همکاران (1985) ، خرید؛ آلن و همکاران (2002) رفتار مربوط به خرید ماشین و عینک آفتابی؛ هالت (2005) آزمایش اچ آی وی؛ آلن و همکاران (2002) ایجاد “پشتیبانی از سیستن رفتار ارزشی (ص 130). در این تحقیق ما از چارچوب کتز (1960) برای تعریف چهار کارکرد وفاداری (عملی، دانش، بیان ارزشی و واکنش دفاعی) استفاده کرده و به این موضوع می پردازیم که چگونه هر یک از کارکرد ها به سه جنبه از وفاداری مربوط است (عاطفی، شناختی و وفاداری رفتاری). رویکرد نهایی “رویکرد کاربردی به وفاداری نگرشی به نام تجاری” نامیده می شود.
مقدمه
فقیه مجاهد و عالم پرهیزگار آیه الله سیدحسن مدرس یکى از چهره هاى درخشان تاریخ تشیع بشمار مى رود که زندگى و اخلاق و رفتار و نیز جهت گیرى هاى سیاسى و اجتماعى وىبراى مشتاقان حق و حقیقت نمونه خوبى است. او موقعیت خود را سراسر در راه اعتلاى اسلام نثار نمود و در جهت نشر حقایق اسلامى و دفاع از معارف تشیع مردانه استوار ماند.
همان گونه بود که مى گفت و همانطور گفت که مى بود. سرانجام به موجب آنکه با عزمى راسخ چون کوهى استوار در مقابل ستمگران عصر به مقابله برخاست و سلطه گرى استعمارگران را افشا نمود جنایتکاران وى را به ربذه خواف تبعید نمودند و در کنج عزلت و غریبى این عالم عامل و فقیه مجاهد را به شهادت رسانیدند.